در مازندران هم کسي به خودش اينقدر زحمت نمي دهد که شالي ها را پس از برداشت زير آفتاب قرار دهد تا خشک شود اما گذشته ها ابتدا درو مي کردند و روي کلاشه ها خشک مي شد و شش تا هفت ماه شالي را در خانه نگه مي داشت بعد تبديل به برنج مي کردند.
عقربه هاي ساعت به سرعت برق و باد در حرکت است و منتظر حاج محمد نمي شود به زحمت وقت
مي کند نيم ساعتي بيايد غذايي بخورد و برود استراحت کند.مرد روزهاي سخت جاده شمال و مزرعه
زندگي و کشاورز ارگانيک کار که معتقد است شايد که نه حتما محصولاتش جان فردي را نجات مي دهد. هميشه دستش به زمين و چشمش به آسمان مي باشد. کارش سخت است و اين قصه امروز نيست بلکه حکايت سالهاي دور نداري تا امروز به اصطلاح پيشرفته است. ساقه هاي شالي که زرد و طلايي مي شود اميد و آرزو را در دلش زنده مي کند. سالهاست که آرزوهايش را به نسسيم شاليزار گره زده و تا پايان 180 روز فصل برداشت هر لحظه و ساعتش برايش دلهره و استرس است. هنوز زمستان بود که پا در شاليزار گذاشت و مزرعه ترک خورده از سوز و سرماي زمستان را با شخم و شيار
بيدار کرد و با هزار زحمت آب در کامش ريخت و شخم زد و تختش کرد و منتظر برداشت همه تلاش
شبانه روزي اش است.
وي در گفتگو با خبرنگار صبح آمل مي گويد:
محمد خوبزاد هستم متولد 1336 تحصيلات ابتدايي را در روستاي هشتل گذراندم و متوسطه را در مدرسه امام خميني(ره) به اتمام رساندم و کلاس هاي هشت و نه متوسطه را جهشي خواندم و در رشته ادبيات ديپلم گرفتم و وارد مرکز تربيت معلم شدم. سال 1353 با گذراندن طرح سپاه دانش 28به استخدام آموزش و پرورش درآمدم و ضمن خدمت به تحصيلاتم ادامه دادم تا به فوق ديپلم علوم انساني دست پيدا کردم.
کودکي ام مثل کودکي بعضي از همسن و سالانم همراه با فقر و نداري گذشت چون در آن زمان با آن استعداد و هوش بالايي که داشتم اگر شرايط مهيا بود و من به تحصيلاتم ادامه مي دادم امروز در حد دکتر حسابي نبودم کمتر از او هم نمي شدم ولي فقر مالي دست ما را بست و به ناچار روزها در يک شرکت به عنوان حسابدار مشغول به کار بودم و شبها درسم را مي خواندم تا اينکه سالي براي ثبت نام سي و دو تومان پول خواستند و من اين مبلغ را نداشتم. حدود بيست و دو روز از شروع سال تحصيلي گذشته بود که يکي از دوستان مرحوم پدرم گفت يکي از بچه هايت خيلي درسخوان بود چرا به مدرسه نمي رود. پدرم گفت امسال بخاطر نداشتن پول ثبت نامش نکردم که گفت غروب به خانه ما بيايد. ايشان آقاي ابراهيم اقدسي از بزرگان روستاي هشتل بودند که من بعد اذان به خانه اش رفتم و مبلغ 50 تومان براي ثبت نام به من داد که بعد ثبت نام هيجده تومان را به بابايم دادم که ايشان گفتند ببر و به خود آقاي اقدسي بده. دوباره پيش حاج اقا اقدسي رفتم که هشت تومان را به من داد و ده تومان را گرفت که با آن پول تا سه ماه هزينه هاي خودم را تامين مي کردم.
تحصيل رايگان
سال 1348 تحصيل در مدارس آموزش و پرورش رايگان اعلام شد که اين طرح شامل حال من هم گرديد و پول ثبت نام را به ما برگشت دادند.
پول را که برگرداندم
بعد اينکه پول را به حاج آقا اقدسي برگرداندم ايشان از آن مقدار بيست تومان را دوباره به من داد و در واقع دوازده تومان از من گرفت و به عبارتي آن پول را در راه رضاي خدا به من بخشيد.
کارمند دولت شدم
نهمين روز از نهمين ماه سال 1353 به استخدام رسمي آموزش و پرورش درآمدم و حدود هيجده سال در پست مديريت در مناطق مختلف روستايي فعاليت کردم و دوازده سال هم به عنوان معلم بودم. سه دوره دانش آموزانم را در مقطع ابتدايي به درجه علمي بالاي آن زمان در مسابقات و انتخاب دانش آموزان نمونه شهرستاني تحويل جامعه دادم.
نوجواني و کشاورزي
از نوجواني و زماني که مدرسه مي رفتم در تعطيلات عيد به همراه مرحوم برادرم نه تنها کارهاي زمين خودمان بلکه به صورت روزمزدي و کارگري با تيلري که داشتيم زمينهاي مردم را هم شخم مي زديم.
بازنشستگي را قبول ندارم
از آنجائيکه عاشق کارم بودم بازنشستگي را نه تنها قبول نداشتم بلکه از نظر من بازنشستگي همان باز ايستادگي بود و بايد نشان داد که چقدر استعداد دارند و مي توانند از نيرويي که خدا به آنها عطا کرده استفاده کنند.
هميشه خودم را در جايي مشغول مي کنم
وقتي براي تهيه کود مرغي جهت خزانه به مرغداري رفتم در حال قدم زدن متوجه پيت هاي هفده کيلويي روغن شدم که روي هم انباشته شده بود. با حوصله شمردم که 264 حلب هفده کيلويي روغن بود. در همين حين از کارگران مشغول به کار پرسيدم شما ضايعات مي خريد که در جواب گفتند نه اينها روغن هاي فاسد شده است که ما به همراه خوراک به مرغهاي سفيد مي دهيم که ظرف 40 تا 45 روز وزن مي گيرند و به بازار جهت عرضه و فروش مي فرستيم.
اشتباه جبران ناپذير
ما خيال مي کرديم گوشت مرغ(گوشت سفيد) سالم تر است ولي اشتباه فکر مي کرديم از آن تاريخ به همسرم گفتم مرغهايي که داريم هيچ ولي از اين به بعد خبري از خريد مرغ ماشيني نيست.
ايده نو
چند تا از بلوک هاي قسمتي از ديوار پشت زمين کشاورزي را شکستم و بعد از خريدن صد جوجه اردک، آنها را رها کردم. با خودم گفتم فرض مي کنم اين دو هزار متر زمين را نداشتيم. براي اينکه اردکها از بين نروند از سم و کود استفاده نکردم و خوشبختانه برنج خوبي را برداشت کرديم. هم پر محصول تر و هم خوشه هاي بلندتر سال بعد اضافه کردم و نزديک به پنج هزار متر که بعد از بازنشستگي دور تمام زمينم را فنس کشيدم و با کشت ارگانيک سم و کود شيميايي را از زندگي ام پاک کردم.
سال اول با صد اردک شروع کردم
براي اولين بار با صد جوجه اردک و رها سازي آن در زمين کشاورزي کارم را شروع کردم و بعد آن در هر هکتار يکصد و پنجاه اردک که طي يک فصل سه مرتبه اين کار را انجام مي دهم که در پايان کشت چيزي حدود 800 الي هزار اردک را در زمين رها و پس از مدتي که خوب بزرگ شدند بدون مشکل در بازار مي فروشيم.
نکته مهم اينکه قبل از خريد جوجه اردک ها غذاي شان را تهيه و در انبار نگهداري مي کنم و از صبح داخل زمين کشاورزي رها و غروب به خانه مي آورم و اين حيوانات با توجه به اينکه دور تا دور زمين محصول نشاي برنج هست بيرون نمي روند.
ماهي
طبق سالهاي گذشته بچه ماهي ها را داخل استخر رها کرديم و هر پنج يا شش روز در ميان در استخر داخل زمين غذا مي ريزيم تا عادت به آمدن کنند و براي خشک کردن زمين، داخل استخر دو شاخه لوله تعبيه کرديم که نيم متر پايين تر از سطح زمين قرار دارد و دهانه لوله را با سيم طوري مي بنديم که به همراه آن آبهاي زمين از داخلش عبور مي کند و ماهي ها هم همراه آن رد مي شوند و ديگر از استخر خارج نمي شوند و زمين خشک و محصول هم برداشت مي شود.
سم را کنار بگذاريم
در گذشته در شهرستان آمل يک يا دو سم فروش بيشتر نبود و کشاورز براي دريافت آفت کش، بايد مراحل بسياري را طي مي کرد که بسيار پيچيده و خسته کننده بود و ترجيح مي دادند محصولشان را کرم بخورد! اي کاش هنوز اوضاع به همان منوال بود؛ زيرا امروز در هر روستا سم فروش هست و کشاورزان به صورت خودمختار از سموم و آفت کش هاي قوي و تاييد نشده استفاده مي کنند، زيرا فکر مي کنند سمي که مار، لاک پشت و قورباغه را مي کشد، حتما آفات را مي کشد؛ در حالي که اين موجودات در چرخه اکوسيستم مفيد هستند و خودشان بسياري از آفات را نابود مي کنند اما متاسفانه هنوز سموم منسوخ شده در سم فروشي هاي ما موجود است و کشاورزان بدون هيچ نظارتي از آنها استفاده مي کنند. ايکاش مردم از فرايند ضرر بار سموم کشاورزي با اطلاع بودند و آن را براي هميشه از زندگي شان کنار مي گذاشتند.
خانواده ام مشوق من هستند
هيچ پرنده اي با يک بال نمي تواند پرواز کند چرا که در نبودم مسئوليت کار به عهده خانواده ام است و کوچکترين غفلت باعث از بين رفتن تلاش مان مي شود و آنها هستند که بايد جاي من به امورات زمين و منزل رسيدگي کنند تا محصول خوب و دلخواه توليد شود.
کار سختي دارد
آغاز هر کاري سختي هاي خودش را دارد و کشت ارگانيک هم پيگيري و مشکلات خودش را و حتي بعضي شبها پيش مي آيد چند مرتبه براي سرکشي از زمين از خواب و استراحتم بزنم زحمت زيادي براي توليد محصول ارگانيک کشيده و تنها براي اينکه محصول سالم به دست مصرف کننده برسانم..
طعمه
شبها که براي سرکشي به زمين مي روم حيواني را مي بندم تا شغال به سمتش نرود هر چند از نظر امنيتي نيز کارهايي انجام داديم.
بعضي از کشاورزان از کشت ارگانيک فرار مي کنند
عده اي از کشاورزان بخاطر راحت طلبي
اصلي براي کشت ارگانيک ندارد.
زمين خانه من است
تمام وقت من در زمين کشاورزي مي گذرد و مي شود گفت که بيشترين وعده گاه من در زمين خودم يا دوستانم است.
5 طرح
در حال حاضر 5 طرح براي کشت ارگانيک در روستاهاي بامه کتي، هلي کتي، اوجي آباد، نظام آباد و داوود کلا در دست اجرا دارم و افتخارا و بدون دريافت دستمزدي اين کار را انجام مي دهم و لذت مي برم افرادي پاي کار بيايند که جامعه را از شر بيماري هاي سرطاني نجات دهد چرا که با گشتي در بيمارستانها و قبرستانها در مي يابيم که بيماران و خفتگان زير خاک بيشتر جواناني هستند که به وسيله انواع تومورهاي سرطاني مبتلا شدند.
تومورها از کجا مي آيند
جوابش زياد سخت نيست چون اين تومورها از هوا که نمي آيند و من بشر با سم پاشي ذرات سموم کشاورزي را در هوا پراکنده مي کنم و هر کسي که بدنش استعداد مبتلا شدن به بيماري ها را دارد به آن مبتلا مي شود.
ما خودمان نسل مان را از بين مي بريم بايد به خودمان بياييم همانگونه که روي بسته هاي سيگار نوشته با دست خويش خويشتن را به هلاکت نرسانيم اين هم همين است چه فرقي مي کند سيگار و سموم هر دو سرطان زاست پس بايستي مراقب باشيم.
زمين را براي کشت ارگانيک آماده کنيم
ابتدا بايد از ورود آبهاي زمين مجاور بالادستي که آغشته به سموم است جلوگيري و مديريت کنند که وارد زمين نشود که در آن صورت بايد از آب چاه استفاده شود که در اين زمينه دولت بايد توان مالي مردم را بالا ببرد و برق، امکانات و تسهيلات لازم را در اختيارشان قرار دهد و در زمين براي شان چاه حفر کند.
پروانه ساقه خوار
با نصب تله هاي فرموني در مزرعه برنج و در هر تله دلتايي 18 تا 25 پروانه ساقه خوار به دام افتاد که هر پروانه ساقه خوار در يک طول کشت برنج بالاي يک ميليون نوزاد زاد و ولد مي کند و اگر کشاورزي يک پروانه را از بين ببرد يک ميليون پروانه را کشته است.
روش دوم تله نوري است که بايد در منطقه اي بگذارند که داراي مبدا و مرکز باشد و تمام پروانه ها به آن سمت بيايند.
بعد از تله نوري و تله فرموني اردک، ماهي و زنبور تريکوگراما هستند که به کار گرفته مي شود که براي دولت هزينه بر است ولي کشاورزان بخاطر بي اطلاعي از فوايدش از آن استفاده نمي کنند.
زنبور تريکوگراما
زنبور تريکوگراما با زاد و ولد روي تخم پروانه هاي ساقه خوار پارازيت مي اندازد. اين زنبورها دور پروازشان پنج متر است که در واقع غذاي تريکوگراما تخم پروانه مي باشد.
تله فرموني
براي مبارزه با پروانه ساقه خوار تله فرموني را در زمين نصب کردم و هر زمان که چسبش بيفتد و خشک شود، چسب و فرموني آن را عوض مي کنم تا حالت دلتايي اش باقي بماند. فرموني داخلش بوي پروانه نر را مي دهد و پروانه ماده به سمتش کشيده مي شود و در داخل اين چسب گير مي کند و باعث هلاکتش مي شود.
براي راحتي از سم استفاده مي کنند
يک کشاورز شايد اگر اصولي و علمي در زمينش از زنبور تريکوگراما استفاده کند وقتش گرفته مي شود بنابراين براي راحتي کار خودش دو سم يک ليتري در يک پمپ 1000 ليتري مخلوط مي کند و روي نشاي برنجها مي ريزد که دو ساعت هم طول نمي کشد غافل از آنکه سم آندسرفان بسيار قوي و تا بيست تا بيست و پنج متري زير زمين نفوذ پيدا مي کند.
کودهاي ارگانيک
زماني که پس از رهاسازي اردک و ماهي متوجه شوم که هوادهي آنها کارساز نبوده از کودهاي ارگانيک استفاده مي کنيم بدين صورت که نصف آب زمين را خالي و دوباره از نو مي بنديم. بعد آن باکتري ها را داخل يک ظرف 100 ليتري قرار مي دهيم و شيرش را باز مي کنيم و در مجراي ورودي آب قرار مي دهيم که همراه با آب سطح زمين را مي پوشاند و باکتري تمام زمين را فرا مي گيرد و بلافاصله خودشان را به ريشه گياه مي چسبانند و تمام مواد غدايي زمين را به طرف ريشه جذب مي کند. اگر طغيان ساقه خوار زياد شد و تله هاي دلتا، زنبو، ماهي و اردک جواب نداد گرته هايي به نام «بي تي» هست که 100 گرمش براي يک هکتار کافي است. وقتي اين ماده را به زمين مي زنند به پروانه هاي ساقه خوار برخورد مي کند و از اجابت مزاج آنها جلوگيري مي شود که همين باعث مرگ شان مي شود. پس براي مهار پروانه ها نيازي به آرپيچي نيست و خيلي راحت انجام مي شود. راههاي مبارزه علمي زياد است و کشاورز بايد به آن آگاه باشد و سرخود و بدون اطلاع از زمان سم زدن مبادرت به ان کار مي کند.
موضع دشمن را بايد شناسايي کرد
ابتدا به امر براي دفع آفات کشاورزي بايد کرم ساقه خوار را شناسايي و بهترين روش غير بيولوژي روش شيميايي پاشيدن «گرانول» گرتي است که براي اين کار ابتدا بايد زمين را خشک و آب را خارج کرد آنگونه که زمين تشنه باشد و مجدد آب پر کرد بعد گرانول پاشيد که در اين زمان ساقه نياز به آب دارد و آب آغشته به سموم گرانول را به طرف بالا مي کشد و در داخل ساقه مي ماند و باعث مرگ کرمهاي درجه يک مي شود و نتيجه اينکه مبارزه بايد در زمان معين صورت بگيرد.
قرقاب
در ده روز اول نشاء زمين بايد قرقاب شود و هر ده روز شش روز آب و چهار روز خشک و نه اينکه آن را به امان خدا رها کند بلکه بايد حتما در اين چهار روز آبش را با زدن جوب در داخلش و يا باز کردن مجراي آب خارج شود تا خورشيد مستقيم به کف زمين بخورد و آن انرژي هاي زمين دوباره جذب گياه شود.
سالهاي کمبود آب بهترين محصول را داشتيم
سالهايي که با خشکسالي و کم آبي مواجه بوديم بهترين محصول را برداشت مي کرديم و در آن شرايط همه فکر مي کردند خدا به ما روزي داده که شکي هم در آن نبود ولي مسئله اين بود يک کار علمي ناخواسته انجام داديم و توفيق اجباري نصيب ما شد.
نياز به آب
زماني زمين نشاء نياز به آب دارد که خوشه ها مي خواهند بارور شوند و آنجاست که بايد قرقاب شود ولي اواخر کار براي راحتي خودشان و دروي محصول و کمباين زدن زمين را خشک مي کنند که باعث ضربه زدن به برنج و پوکي و سپيدک برنج مي شود و دانه ها از پايين تا بالا پر نمي شود و متاسفانه کشاورزان ما جاي در پاي گذاشتگان شان گذاشتند.
گذشتگان بدون وسايل کشاورزي هنر کردند
زمان گذشته آباء و اجداد ما بدون وسايل و ابزار کشاورزي و با گاوآهن، داس و بيل کار مي کردند و هنر به خرج مي دادند و محصول توليد مي کردند برعکس امروز که ما همه امکانات از جمله کمباين، تراکتور و تيلر را داريم ولي هنوز حسرت گذشته را مي خوريم.
وجين با پا
گذشته ها کشاورز وجين را با پا انجام مي داد و نياز به کود نداشت به اين صورت که حرکات پا گازهاي اطراف نشاء را خارج و تارهاي مويي دور نشاء را پاره مي کرد که اين باعث مي شد تارهاي عمقي به زمين بچسبد و مواد غذايي زمين را بهتر بگيرد و به سمت بالا برود که در حال حاضر اردکها و ماهي ها دارند اين کار را انجام مي دهند پس معجزه نيست بلکه کار عملي است.
غروبها حالت پروازي پروانه ها زياد است
هنگام غروب خورشيد و وقتي که هوا رو به تاريکي مي رود حالت پروازي پروانه ها زياد مي شود و اردکها به سمت آنها مي روند.
بازار محصول ارگانيک عالي هست
بعدا از اينکه مجوز برنج ارگانيک را از موسسه استاندارد گرفتم جواب آزمايش برنج را در سايتم قرار مي دهم و اعلام مي کنم که برنجم آماده فروش است و مشتري ها از اصفهان، شيراز، ايلام و اقصي نقاط کشور که هيچکدام شان را نمي شناسم به من زنگ مي زنند که برايشان مي فرستم و داخل گوني هاي برنج نام و خانوادگي من و همچنين طرز تهيه پخت آن هم هست که قبل از هر چيزي شايد به جهت اطمينان خاطر فقط قيمت را مي پرسند و بعد پول را به حسابم واريز مي کنند و تا امروز شکر خدا از اين بابت مشکلي نداشتيم.
سبوس برنج
سنوات گذشته سبوس ها را براي تغذيه حيوانات خانگي منزلم مصرف مي کردم ولي قرار بر اين شد امسال سبوس هاي برنج را دسته بندي و در بسته هاي کوچکتر قرار داده و به فروش برسانيم چون يکسري خاصيت هاي علمي دارد.
کپي مجوز استاندارد و سوء استفاده از نام برند برنج
سال اول کشت ارگانيک، آقاي موسوي نماينده ولي فقيه در جهاد کشاورزي استان مازندران شماره تلفني را به من داد و گفت با اين آقا تماس بگير و برنج هايت را به ايشان بفروش. در راه بازگشت از ساري با من تماس گرفتند و گفتند برنجهاي سالم و ارگانيک شما را کيلويي دو هزار تومان بيشتر مي خرم مشروط به اينکه فتوکپي پروانه محصول استانداردتان را هم به من بدهيد که همان لحظه به ياد اين سخن امام حسين(ع) افتادم که نه ظالم باش نه مظلوم و نه شاهد ظلم که مي خواست از نام برند محصول من سوء استفاده کند.
هزينه آزمايش برنج ارگانيک بالاست
براي انجام آزمايش برنج ارگانيک حدود دو ميلبون تومان هزينه لازم است که براي کشاورز مقرون به صرفه نيست.
توکل برکت را زياد مي کند
کشاورز يا هر انساني اگر در کارش به خدا توکل کند برکت مالش نيز زياد مي شود چنانچه يک چوپان وقتي وارد دامداريش مي شود بايد با وضو باشد چرا که محل، مرکز خير و برکت است و کشاورز هم بايد با ديدن خوشه هاي بلند و کوتاه برنج صلوات بفرستد.
سه هکتار زمين دارم
از سه هکتار زمين کشاورزي ام دو هکتارش مال اطراف و يک هکتارش هم مال خودم است و قسمتي را هم به باغ تبديل کردم که حدود پانزده سال دستم است و هر سال هم به طور متوسط ده تن برنج سفيد برداشت مي کنم.
نداشتن آگاهي کشاورز
گاهي وقتها دماي هوا، کودها و تغييرات جوي باعث فريب خوردن کشاورز مي شود چرا که اگاهي چنداني از وضعيت جوي هوا ندارد تا ببيند زمان خوشه دهي، خوشه گيري و بارندگي چه وقت است و ميزان رطوبت چقدر و وقتي متوجه مي شود خوشه هاي برنجش رشد ندارد شروع به دادن کود مي کند که ازت خاکها را بالا مي برد و رطوبت زياد و هواي نمور باعث ورس يا خوابيدگي خوشه برنج مي شود که نتيجه مي گيريم يکي از عوامل ضربه زدن به برنج کودها هستند.
برنج در رطوبت بيشتر رشد مي کند
خوشه هاي برنج در رطوبت بيشتر رشد مي کند تا در گرماي زياد و کشاورز مي خواهد با زدن کود کارش را راحت تر کند که به رطوبت برخورد مي کند که خوابيدن شروع و کرم سبزخوار روي برگ هاي نرم مي نشيند و آن را مي خورد که اين ضربه بزرگي به کشاورز مي زند.
بذر
حدود 60 کيلو شالي را در آب نمک سبک و سنگين مي کنم و چيزي حول و هوش 40 الي 45 کيلو بذر براي هر هکتار مي گيرم. وقتي در آب نمک مي ريزم وزن مخصوص آب را بالا مي برم بعد آنچه که شکم سفيد و پوک و ترک خورده هست به سمت بالا مي آيد و آنچه را که ته ظرف مي ماند شالي سالم و يکدست است.
سپس بيست و چهار ساعت داخل آب ولرم نگه مي دارم تا قارچ هايش زنده شود چرا که زماني قارچ کش اثر دارد که قارچ زنده باشد و تغذيه کند و زماني زنده مي شود که گرما به آن بخورد. آنوقت براي ريختن به خزانه آن را با «باکتري هاي بارور يک و دو» بذر مال مي کنيم به اين صورت که غروب باکتري را در آب مخلوط و داخل بذر خالي قرار مي دهيم و با دست زير و رو مي کنيم و اجازه مي دهيم تا فردا بماند سپس به خزانه انتقال مي دهيم که اگر بلافاصله به خزانه برود باکتري هايي که همراه با جوانه مي رود«خزانه ابتدائا 5 سانت اب دارد» بذرها را داخل اب مي ريزيم که قسمت سنگين بذر که ريشه باشد آرام در کف خزانه قرار مي گيرد و قسمت جوانه بالا مي آيد و با زدن يک شيار کوچک اب را آرام آرام از خزانه خارج مي کنيم تا بذر را با خودش نبرد که بعد از آن پلاستيک را روي آن مي کشيم.
کودهاي مرغي مثل قطره فلج اطفال
بعضي از کشاورزان نمي دانند چه زماني کود مرغي را در زمين بريزند بنابراين توصيه مي شود کود مرغي را دي ماه يا اوايل بهمن بريزند و با با موتور جذب خاک کنند. چرا که بعضي ها ندانسته زمين و خزانه را آماده مي کنند و در هر خزانه سه زنبيل کود مرغي مي ريزند و آرام روي آن پا مي زنند و بعد بذرها را مي پاشند که اين عمل باعث به وجود آمدن قارچ و گاز مي شود در نتيجه ريشه کوتاه و برنج سفيد نمي شود که همه اينها دليل علمي دارد.
پلاستيک ها هواکش داشته باشند
کودها خودشان داراي آمونياک هستند و در مرغداري ها از آهک استفاده مي کنند که در آن کربن است بنابراين بايد با تيلر و تراکتورجذب خاک کنند. دوما پلاستيک ها را انقدرمي خوابانند که با نور مستقيم خورشيد به ته آن
محمد خوبزاد هستم متولد 1336 تحصيلات ابتدايي را در روستاي هشتل گذراندم و متوسطه را در مدرسه امام خميني(ره) به اتمام رساندم و کلاس هاي هشت و نه متوسطه را جهشي خواندم و در رشته ادبيات ديپلم گرفتم و وارد مرکز تربيت معلم شدم. سال 1353 با گذراندن طرح سپاه دانش 28به استخدام آموزش و پرورش درآمدم و ضمن خدمت به تحصيلاتم ادامه دادم تا به فوق ديپلم علوم انساني دست پيدا کردم.
کودکي ام مثل کودکي بعضي از همسن و سالانم همراه با فقر و نداري گذشت چون در آن زمان با آن استعداد و هوش بالايي که داشتم اگر شرايط مهيا بود و من به تحصيلاتم ادامه مي دادم امروز در حد دکتر حسابي نبودم کمتر از او هم نمي شدم ولي فقر مالي دست ما را بست و به ناچار روزها در يک شرکت به عنوان حسابدار مشغول به کار بودم و شبها درسم را مي خواندم تا اينکه سالي براي ثبت نام سي و دو تومان پول خواستند و من اين مبلغ را نداشتم. حدود بيست و دو روز از شروع سال تحصيلي گذشته بود که يکي از دوستان مرحوم پدرم گفت يکي از بچه هايت خيلي درسخوان بود چرا به مدرسه نمي رود. پدرم گفت امسال بخاطر نداشتن پول ثبت نامش نکردم که گفت غروب به خانه ما بيايد. ايشان آقاي ابراهيم اقدسي از بزرگان روستاي هشتل بودند که من بعد اذان به خانه اش رفتم و مبلغ 50 تومان براي ثبت نام به من داد که بعد ثبت نام هيجده تومان را به بابايم دادم که ايشان گفتند ببر و به خود آقاي اقدسي بده. دوباره پيش حاج اقا اقدسي رفتم که هشت تومان را به من داد و ده تومان را گرفت که با آن پول تا سه ماه هزينه هاي خودم را تامين مي کردم.
تحصيل رايگان
سال 1348 تحصيل در مدارس آموزش و پرورش رايگان اعلام شد که اين طرح شامل حال من هم گرديد و پول ثبت نام را به ما برگشت دادند.
پول را که برگرداندم
بعد اينکه پول را به حاج آقا اقدسي برگرداندم ايشان از آن مقدار بيست تومان را دوباره به من داد و در واقع دوازده تومان از من گرفت و به عبارتي آن پول را در راه رضاي خدا به من بخشيد.
کارمند دولت شدم
نهمين روز از نهمين ماه سال 1353 به استخدام رسمي آموزش و پرورش درآمدم و حدود هيجده سال در پست مديريت در مناطق مختلف روستايي فعاليت کردم و دوازده سال هم به عنوان معلم بودم. سه دوره دانش آموزانم را در مقطع ابتدايي به درجه علمي بالاي آن زمان در مسابقات و انتخاب دانش آموزان نمونه شهرستاني تحويل جامعه دادم.
نوجواني و کشاورزي
از نوجواني و زماني که مدرسه مي رفتم در تعطيلات عيد به همراه مرحوم برادرم نه تنها کارهاي زمين خودمان بلکه به صورت روزمزدي و کارگري با تيلري که داشتيم زمينهاي مردم را هم شخم مي زديم.
بازنشستگي را قبول ندارم
از آنجائيکه عاشق کارم بودم بازنشستگي را نه تنها قبول نداشتم بلکه از نظر من بازنشستگي همان باز ايستادگي بود و بايد نشان داد که چقدر استعداد دارند و مي توانند از نيرويي که خدا به آنها عطا کرده استفاده کنند.
هميشه خودم را در جايي مشغول مي کنم
وقتي براي تهيه کود مرغي جهت خزانه به مرغداري رفتم در حال قدم زدن متوجه پيت هاي هفده کيلويي روغن شدم که روي هم انباشته شده بود. با حوصله شمردم که 264 حلب هفده کيلويي روغن بود. در همين حين از کارگران مشغول به کار پرسيدم شما ضايعات مي خريد که در جواب گفتند نه اينها روغن هاي فاسد شده است که ما به همراه خوراک به مرغهاي سفيد مي دهيم که ظرف 40 تا 45 روز وزن مي گيرند و به بازار جهت عرضه و فروش مي فرستيم.
اشتباه جبران ناپذير
ما خيال مي کرديم گوشت مرغ(گوشت سفيد) سالم تر است ولي اشتباه فکر مي کرديم از آن تاريخ به همسرم گفتم مرغهايي که داريم هيچ ولي از اين به بعد خبري از خريد مرغ ماشيني نيست.
ايده نو
چند تا از بلوک هاي قسمتي از ديوار پشت زمين کشاورزي را شکستم و بعد از خريدن صد جوجه اردک، آنها را رها کردم. با خودم گفتم فرض مي کنم اين دو هزار متر زمين را نداشتيم. براي اينکه اردکها از بين نروند از سم و کود استفاده نکردم و خوشبختانه برنج خوبي را برداشت کرديم. هم پر محصول تر و هم خوشه هاي بلندتر سال بعد اضافه کردم و نزديک به پنج هزار متر که بعد از بازنشستگي دور تمام زمينم را فنس کشيدم و با کشت ارگانيک سم و کود شيميايي را از زندگي ام پاک کردم.
سال اول با صد اردک شروع کردم
براي اولين بار با صد جوجه اردک و رها سازي آن در زمين کشاورزي کارم را شروع کردم و بعد آن در هر هکتار يکصد و پنجاه اردک که طي يک فصل سه مرتبه اين کار را انجام مي دهم که در پايان کشت چيزي حدود 800 الي هزار اردک را در زمين رها و پس از مدتي که خوب بزرگ شدند بدون مشکل در بازار مي فروشيم.
نکته مهم اينکه قبل از خريد جوجه اردک ها غذاي شان را تهيه و در انبار نگهداري مي کنم و از صبح داخل زمين کشاورزي رها و غروب به خانه مي آورم و اين حيوانات با توجه به اينکه دور تا دور زمين محصول نشاي برنج هست بيرون نمي روند.
ماهي
طبق سالهاي گذشته بچه ماهي ها را داخل استخر رها کرديم و هر پنج يا شش روز در ميان در استخر داخل زمين غذا مي ريزيم تا عادت به آمدن کنند و براي خشک کردن زمين، داخل استخر دو شاخه لوله تعبيه کرديم که نيم متر پايين تر از سطح زمين قرار دارد و دهانه لوله را با سيم طوري مي بنديم که به همراه آن آبهاي زمين از داخلش عبور مي کند و ماهي ها هم همراه آن رد مي شوند و ديگر از استخر خارج نمي شوند و زمين خشک و محصول هم برداشت مي شود.
سم را کنار بگذاريم
در گذشته در شهرستان آمل يک يا دو سم فروش بيشتر نبود و کشاورز براي دريافت آفت کش، بايد مراحل بسياري را طي مي کرد که بسيار پيچيده و خسته کننده بود و ترجيح مي دادند محصولشان را کرم بخورد! اي کاش هنوز اوضاع به همان منوال بود؛ زيرا امروز در هر روستا سم فروش هست و کشاورزان به صورت خودمختار از سموم و آفت کش هاي قوي و تاييد نشده استفاده مي کنند، زيرا فکر مي کنند سمي که مار، لاک پشت و قورباغه را مي کشد، حتما آفات را مي کشد؛ در حالي که اين موجودات در چرخه اکوسيستم مفيد هستند و خودشان بسياري از آفات را نابود مي کنند اما متاسفانه هنوز سموم منسوخ شده در سم فروشي هاي ما موجود است و کشاورزان بدون هيچ نظارتي از آنها استفاده مي کنند. ايکاش مردم از فرايند ضرر بار سموم کشاورزي با اطلاع بودند و آن را براي هميشه از زندگي شان کنار مي گذاشتند.
خانواده ام مشوق من هستند
هيچ پرنده اي با يک بال نمي تواند پرواز کند چرا که در نبودم مسئوليت کار به عهده خانواده ام است و کوچکترين غفلت باعث از بين رفتن تلاش مان مي شود و آنها هستند که بايد جاي من به امورات زمين و منزل رسيدگي کنند تا محصول خوب و دلخواه توليد شود.
کار سختي دارد
آغاز هر کاري سختي هاي خودش را دارد و کشت ارگانيک هم پيگيري و مشکلات خودش را و حتي بعضي شبها پيش مي آيد چند مرتبه براي سرکشي از زمين از خواب و استراحتم بزنم زحمت زيادي براي توليد محصول ارگانيک کشيده و تنها براي اينکه محصول سالم به دست مصرف کننده برسانم..
طعمه
شبها که براي سرکشي به زمين مي روم حيواني را مي بندم تا شغال به سمتش نرود هر چند از نظر امنيتي نيز کارهايي انجام داديم.
بعضي از کشاورزان از کشت ارگانيک فرار مي کنند
عده اي از کشاورزان بخاطر راحت طلبي و براي اينکه از زير کار در بروند از کشت ارگانيک فرار مي کنند و بجاي وجين کردن علف هاي هرز با دست از فرمول راحت تر و آنهم سم پاشي مبادرت به اين کار مي کنند و به خيال خودشان راحتند غافل از اينکه خاک، بافت خاک، گياه خاکها و ساختار اصلي آن را از بين مي برند و با توجه به استفاده از انواع سموم کشاورزي برگ سوز، سر سوز و ريشه سوز محصول دلخواه را کشت نمي کنند.
انگيزه بايد باشد
انگيزه شکارچي از رفتن به شکار تفنگ، ماهيگير تور و کشاورز هم به خاطر زحمتي که اين نوع کشت دارد انگيزه اصلي براي کشت ارگانيک ندارد.
زمين خانه من است
تمام وقت من در زمين کشاورزي مي گذرد و مي شود گفت که بيشترين وعده گاه من در زمين خودم يا دوستانم است.
5 طرح
در حال حاضر 5 طرح براي کشت ارگانيک در روستاهاي بامه کتي، هلي کتي، اوجي آباد، نظام آباد و داوود کلا در دست اجرا دارم و افتخارا و بدون دريافت دستمزدي اين کار را انجام مي دهم و لذت مي برم افرادي پاي کار بيايند که جامعه را از شر بيماري هاي سرطاني نجات دهد چرا که با گشتي در بيمارستانها و قبرستانها در مي يابيم که بيماران و خفتگان زير خاک بيشتر جواناني هستند که به وسيله انواع تومورهاي سرطاني مبتلا شدند.
تومورها از کجا مي آيند
جوابش زياد سخت نيست چون اين تومورها از هوا که نمي آيند و من بشر با سم پاشي ذرات سموم کشاورزي را در هوا پراکنده مي کنم و هر کسي که بدنش استعداد مبتلا شدن به بيماري ها را دارد به آن مبتلا مي شود.
ما خودمان نسل مان را از بين مي بريم بايد به خودمان بياييم همانگونه که روي بسته هاي سيگار نوشته با دست خويش خويشتن را به هلاکت نرسانيم اين هم همين است چه فرقي مي کند سيگار و سموم هر دو سرطان زاست پس بايستي مراقب باشيم.
زمين را براي کشت ارگانيک آماده کنيم
ابتدا بايد از ورود آبهاي زمين مجاور بالادستي که آغشته به سموم است جلوگيري و مديريت کنند که وارد زمين نشود که در آن صورت بايد از آب چاه استفاده شود که در اين زمينه دولت بايد توان مالي مردم را بالا ببرد و برق، امکانات و تسهيلات لازم را در اختيارشان قرار دهد و در زمين براي شان چاه حفر کند.
پروانه ساقه خوار
با نصب تله هاي فرموني در مزرعه برنج و در هر تله دلتايي 18 تا 25 پروانه ساقه خوار به دام افتاد که هر پروانه ساقه خوار در يک طول کشت برنج بالاي يک ميليون نوزاد زاد و ولد مي کند و اگر کشاورزي يک پروانه را از بين ببرد يک ميليون پروانه را کشته است.
روش دوم تله نوري است که بايد در منطقه اي بگذارند که داراي مبدا و مرکز باشد و تمام پروانه ها به آن سمت بيايند.
بعد از تله نوري و تله فرموني اردک، ماهي و زنبور تريکوگراما هستند که به کار گرفته مي شود که براي دولت هزينه بر است ولي کشاورزان بخاطر بي اطلاعي از فوايدش از آن استفاده نمي کنند.
زنبور تريکوگراما
زنبور تريکوگراما با زاد و ولد روي تخم پروانه هاي ساقه خوار پارازيت مي اندازد. اين زنبورها دور پروازشان پنج متر است که در واقع غذاي تريکوگراما تخم پروانه مي باشد.
تله فرموني
براي مبارزه با پروانه ساقه خوار تله فرموني را در زمين نصب کردم و هر زمان که چسبش بيفتد و خشک شود، چسب و فرموني آن را عوض مي کنم تا حالت دلتايي اش باقي بماند. فرموني داخلش بوي پروانه نر را مي دهد و پروانه ماده به سمتش کشيده مي شود و در داخل اين چسب گير مي کند و باعث هلاکتش مي شود.
براي راحتي از سم استفاده مي کنند
يک کشاورز شايد اگر اصولي و علمي در زمينش از زنبور تريکوگراما استفاده کند وقتش گرفته مي شود بنابراين براي راحتي کار خودش دو سم يک ليتري در يک پمپ 1000 ليتري مخلوط مي کند و روي نشاي برنجها مي ريزد که دو ساعت هم طول نمي کشد غافل از آنکه سم آندسرفان بسيار قوي و تا بيست تا بيست و پنج متري زير زمين نفوذ پيدا مي کند.
کودهاي ارگانيک
زماني که پس از رهاسازي اردک و ماهي متوجه شوم که هوادهي آنها کارساز نبوده از کودهاي ارگانيک استفاده مي کنيم بدين صورت که نصف آب زمين را خالي و دوباره از نو مي بنديم. بعد آن باکتري ها را داخل يک ظرف 100 ليتري قرار مي دهيم و شيرش را باز مي کنيم و در مجراي ورودي آب قرار مي دهيم که همراه با آب سطح زمين را مي پوشاند و باکتري تمام زمين را فرا مي گيرد و بلافاصله خودشان را به ريشه گياه مي چسبانند و تمام مواد غدايي زمين را به طرف ريشه جذب مي کند. اگر طغيان ساقه خوار زياد شد و تله هاي دلتا، زنبو، ماهي و اردک جواب نداد گرته هايي به نام «بي تي» هست که 100 گرمش براي يک هکتار کافي است. وقتي اين ماده را به زمين مي زنند به پروانه هاي ساقه خوار برخورد مي کند و از اجابت مزاج آنها جلوگيري مي شود که همين باعث مرگ شان مي شود. پس براي مهار پروانه ها نيازي به آرپيچي نيست و خيلي راحت انجام مي شود. راههاي مبارزه علمي زياد است و کشاورز بايد به آن آگاه باشد و سرخود و بدون اطلاع از زمان سم زدن مبادرت به ان کار مي کند.
موضع دشمن را بايد شناسايي کرد
ابتدا به امر براي دفع آفات کشاورزي بايد کرم ساقه خوار را شناسايي و بهترين روش غير بيولوژي روش شيميايي پاشيدن «گرانول» گرتي است که براي اين کار ابتدا بايد زمين را خشک و آب را خارج کرد آنگونه که زمين تشنه باشد و مجدد آب پر کرد بعد گرانول پاشيد که در اين زمان ساقه نياز به آب دارد و آب آغشته به سموم گرانول را به طرف بالا مي کشد و در داخل ساقه مي ماند و باعث مرگ کرمهاي درجه يک مي شود و نتيجه اينکه مبارزه بايد در زمان معين صورت بگيرد.
قرقاب
در ده روز اول نشاء زمين بايد قرقاب شود و هر ده روز شش روز آب و چهار روز خشک و نه اينکه آن را به امان خدا رها کند بلکه بايد حتما در اين چهار روز آبش را با زدن جوب در داخلش و يا باز کردن مجراي آب خارج شود تا خورشيد مستقيم به کف زمين بخورد و آن انرژي هاي زمين دوباره جذب گياه شود.
سالهاي کمبود آب بهترين محصول را داشتيم
سالهايي که با خشکسالي و کم آبي مواجه بوديم بهترين محصول را برداشت مي کرديم و در آن شرايط همه فکر مي کردند خدا به ما روزي داده که شکي هم در آن نبود ولي مسئله اين بود يک کار علمي ناخواسته انجام داديم و توفيق اجباري نصيب ما شد.
نياز به آب
زماني زمين نشاء نياز به آب دارد که خوشه ها مي خواهند بارور شوند و آنجاست که بايد قرقاب شود ولي اواخر کار براي راحتي خودشان و دروي محصول و کمباين زدن زمين را خشک مي کنند که باعث ضربه زدن به برنج و پوکي و سپيدک برنج مي شود و دانه ها از پايين تا بالا پر نمي شود و متاسفانه کشاورزان ما جاي در پاي گذاشتگان شان گذاشتند.
گذشتگان بدون وسايل کشاورزي هنر کردند
زمان گذشته آباء و اجداد ما بدون وسايل و ابزار کشاورزي و با گاوآهن، داس و بيل کار مي کردند و هنر به خرج مي دادند و محصول توليد مي کردند برعکس امروز که ما همه امکانات از جمله کمباين، تراکتور و تيلر را داريم ولي هنوز حسرت گذشته را مي خوريم.
وجين با پا
گذشته ها کشاورز وجين را با پا انجام مي داد و نياز به کود نداشت به اين صورت که حرکات پا گازهاي اطراف نشاء را خارج و تارهاي مويي دور نشاء را پاره مي کرد که اين باعث مي شد تارهاي عمقي به زمين بچسبد و مواد غذايي زمين را بهتر بگيرد و به سمت بالا برود که در حال حاضر اردکها و ماهي ها دارند اين کار را انجام مي دهند پس معجزه نيست بلکه کار عملي است.
غروبها حالت پروازي پروانه ها زياد است
هنگام غروب خورشيد و وقتي که هوا رو به تاريکي مي رود حالت پروازي پروانه ها زياد مي شود و اردکها به سمت آنها مي روند.
بازار محصول ارگانيک عالي هست
بعدا از اينکه مجوز برنج ارگانيک را از موسسه استاندارد گرفتم جواب آزمايش برنج را در سايتم قرار مي دهم و اعلام مي کنم که برنجم آماده فروش است و مشتري ها از اصفهان، شيراز، ايلام و اقصي نقاط کشور که هيچکدام شان را نمي شناسم به من زنگ مي زنند که برايشان مي فرستم و داخل گوني هاي برنج نام و خانوادگي من و همچنين طرز تهيه پخت آن هم هست که قبل از هر چيزي شايد به جهت اطمينان خاطر فقط قيمت را مي پرسند و بعد پول را به حسابم واريز مي کنند و تا امروز شکر خدا از اين بابت مشکلي نداشتيم.
سبوس برنج
سنوات گذشته سبوس ها را براي تغذيه حيوانات خانگي منزلم مصرف مي کردم ولي قرار بر اين شد امسال سبوس هاي برنج را دسته بندي و در بسته هاي کوچکتر قرار داده و به فروش برسانيم چون يکسري خاصيت هاي علمي دارد.
کپي مجوز استاندارد و سوء استفاده از نام برند برنج
سال اول کشت ارگانيک، آقاي موسوي نماينده ولي فقيه در جهاد کشاورزي استان مازندران شماره تلفني را به من داد و گفت با اين آقا تماس بگير و برنج هايت را به ايشان بفروش. در راه بازگشت از ساري با من تماس گرفتند و گفتند برنجهاي سالم و ارگانيک شما را کيلويي دو هزار تومان بيشتر مي خرم مشروط به اينکه فتوکپي پروانه محصول استانداردتان را هم به من بدهيد که همان لحظه به ياد اين سخن امام حسين(ع) افتادم که نه ظالم باش نه مظلوم و نه شاهد ظلم که مي خواست از نام برند محصول من سوء استفاده کند.
هزينه آزمايش برنج ارگانيک بالاست
براي انجام آزمايش برنج ارگانيک حدود دو ميلبون تومان هزينه لازم است که براي کشاورز مقرون به صرفه نيست.
توکل برکت را زياد مي کند
کشاورز يا هر انساني اگر در کارش به خدا توکل کند برکت مالش نيز زياد مي شود چنانچه يک چوپان وقتي وارد دامداريش مي شود بايد با وضو باشد چرا که محل، مرکز خير و برکت است و کشاورز هم بايد با ديدن خوشه هاي بلند و کوتاه برنج صلوات بفرستد.
سه هکتار زمين دارم
از سه هکتار زمين کشاورزي ام دو هکتارش مال اطراف و يک هکتارش هم مال خودم است و قسمتي را هم به باغ تبديل کردم که حدود پانزده سال دستم است و هر سال هم به طور متوسط ده تن برنج سفيد برداشت مي کنم.
نداشتن آگاهي کشاورز
گاهي وقتها دماي هوا، کودها و تغييرات جوي باعث فريب خوردن کشاورز مي شود چرا که اگاهي چنداني از وضعيت جوي هوا ندارد تا ببيند زمان خوشه دهي، خوشه گيري و بارندگي چه وقت است و ميزان رطوبت چقدر و وقتي متوجه مي شود خوشه هاي برنجش رشد ندارد شروع به دادن کود مي کند که ازت خاکها را بالا مي برد و رطوبت زياد و هواي نمور باعث ورس يا خوابيدگي خوشه برنج مي شود که نتيجه مي گيريم يکي از عوامل ضربه زدن به برنج کودها هستند.
برنج در رطوبت بيشتر رشد مي کند
خوشه هاي برنج در رطوبت بيشتر رشد مي کند تا در گرماي زياد و کشاورز مي خواهد با زدن کود کارش را راحت تر کند که به رطوبت برخورد مي کند که خوابيدن شروع و کرم سبزخوار روي برگ هاي نرم مي نشيند و آن را مي خورد که اين ضربه بزرگي به کشاورز مي زند.
بذر
حدود 60 کيلو شالي را در آب نمک سبک و سنگين مي کنم و چيزي حول و هوش 40 الي 45 کيلو بذر براي هر هکتار مي گيرم. وقتي در آب نمک مي ريزم وزن مخصوص آب را بالا مي برم بعد آنچه که شکم سفيد و پوک و ترک خورده هست به سمت بالا مي آيد و آنچه را که ته ظرف مي ماند شالي سالم و يکدست است.
سپس بيست و چهار ساعت داخل آب ولرم نگه مي دارم تا قارچ هايش زنده شود چرا که زماني قارچ کش اثر دارد که قارچ زنده باشد و تغذيه کند و زماني زنده مي شود که گرما به آن بخورد. آنوقت براي ريختن به خزانه آن را با «باکتري هاي بارور يک و دو» بذر مال مي کنيم به اين صورت که غروب باکتري را در آب مخلوط و داخل بذر خالي قرار مي دهيم و با دست زير و رو مي کنيم و اجازه مي دهيم تا فردا بماند سپس به خزانه انتقال مي دهيم که اگر بلافاصله به خزانه برود باکتري هايي که همراه با جوانه مي رود«خزانه ابتدائا 5 سانت اب دارد» بذرها را داخل اب مي ريزيم که قسمت سنگين بذر که ريشه باشد آرام در کف خزانه قرار مي گيرد و قسمت جوانه بالا مي آيد و با زدن يک شيار کوچک اب را آرام آرام از خزانه خارج مي کنيم تا بذر را با خودش نبرد که بعد از آن پلاستيک را روي آن مي کشيم.
کودهاي مرغي مثل قطره فلج اطفال
بعضي از کشاورزان نمي دانند چه زماني کود مرغي را در زمين بريزند بنابراين توصيه مي شود کود مرغي را دي ماه يا اوايل بهمن بريزند و با با موتور جذب خاک کنند. چرا که بعضي ها ندانسته زمين و خزانه را آماده مي کنند و در هر خزانه سه زنبيل کود مرغي مي ريزند و آرام روي آن پا مي زنند و بعد بذرها را مي پاشند که اين عمل باعث به وجود آمدن قارچ و گاز مي شود در نتيجه ريشه کوتاه و برنج سفيد نمي شود که همه اينها دليل علمي دارد.
پلاستيک ها هواکش داشته باشند
کودها خودشان داراي آمونياک هستند و در مرغداري ها از آهک استفاده مي کنند که در آن کربن است بنابراين بايد با تيلر و تراکتورجذب خاک کنند. دوما پلاستيک ها را انقدرمي خوابانند که با نور مستقيم خورشيد به ته آن گرماي مضاعف توليد مي کند و دور تا دور آن را هم با گل مي پوشانند تا هوا واردش نشود بخاطر همين بذر از بين مي رود در نتيجه توصيه مي شود در صورت استفاده از پلاستيک هاي نو چند قسمت آن را سوراخ کنند که هوا به آن برسد.
هفته اي دوبار تئوري تدريس مي کردم
در دانشگاه کشور نيجريه هفته اي دو روز به صورت تئوري مطالب لازم در خصوص کشت ارگانيک را تدريس مي کردم و يک روز هم به مرکز آموزشي کشاورزي مي رفتم.
کشاورزي قطره اي در نيجريه
در مرکز آموزشي کشاورزي کشور نيجريه کشاورزي به صورت باراني بود در صورتي که بايد قرقاب باشد که در آنجا سايتي را به نام خودم طراحي کردم و طي آن فرايند کشاورزي قرقابي را آموزش دادم که نشاء آن بسيار خوب بوده است و بدون روييدن علف هرز سرپا ايستاده بود.
برنج پر محصول نيجريه
نوع برنج در نيجريه 47 و 52 مي باشد که 52 از خانواده پر محصول مي باشد که مورد توجه مردم آنجاست.
بازنشستگي
به نظر بنده بازنشستگي يعني باز ايستادگي است بنابراين آنقدر در کارم جديت داشتم که در توليد برنج ارگانيک ثابت قدم شدم و طرح و فکر من در همه نهادها مورد استفاده قرار گرفت که باعث افتخارم است چرا که توانستم خودم را زنده نگه دارم و الا نشستن در خانه و پارک و خواندن کتاب و روزنامه که کار سختي نيست.
کاشت سبزي در خزانه
قدرت ازت سازي جعفري و همچنين شبدر نسبت به گياهان ديگر بسيار بالاست و کسي که زمينش را زير کشت اين دو گياه مي برد بايد مواظب باشد که آن قسمتي را که مي خواهند به خزانه تبديل کنند بايستي زودتر آماده کنند تا باکتري هاي داخل خاک تجزيه شود اما کشاورزان چنين عمل نمي کنند که اين کار سبب مي شود گازهايي توليد گردد که باعث خفگي بوته برنج در داخل خزانه شود و الا روش بسيار خوبي مي باشد. در گذشته پدران ما که کار خزانه شان در ارديبهشت بود از «گزنه» براي خزانه استفاده مي کردند اما الان در آخرين لحظات و زماني که هنوز سبزي ها جذب خاک نشد و باکتري هايش خوب پخش نشد و گازهايش خارج نشدايجاد کربن مي کند و باعث مرگ بوته مي شود.
دعوت به نيجريه
به عنوان يک کارشناس کشاورزي طرحم را به دولت ايران دادم و جهاد نصر با مطالعه طرحم و شناخت و ارتباطي که نسبت به سايتم داشتند طرحم مورد پذيرش آنها قرار گرفت و به همراه يازده نفر ديگر به سمت نيجريه حرکت کرديم آنجا هم طرح هايمان را ارائه داديم که به وسيله کارشناس متخصص به نمايش گذاشته شد و طرحم به عنوان طرح اول انتخاب و بنده هم تنها ايراني بودم که جذب آنجا شدم و ديگر دوستان به ايران برگشتند چون طرح شان بازدهي نداشت و علمي هم نبود.
شاخ سوز
دامداري هاي شان هنوز به سبک خيلي سنتي اداره مي شود تا آنجا که وقتي از مهندسين پرسيدم چرا شاخ گاوهاي تان اينقدر بزرگ است در جواب گفت چه بايد بکنيم که راهکاري ارائه دادم و گفتم موادي هست که سه روز پس از تولد گوساله به جاي شاخ هايش بماليد و روي آن را با پارچه اي ببنديد که هنگام شير خوردن به پستان مادر برخورد نکند جالب اينجاست که اين موضوع را هيچ يک از يازده مهندس کشاورزي و دامداري که با ما آمده بودند هم نمي دانستند.
تنها بودم
يک راننده، مترجم و مسئول تدارکات در اين سفر مرا همراهي مي کردند چون کشور نيجريه به توان علمي من نياز داشت از طرفي تا 25 روز يکي از نيسان هاي قشقايي در هتل در اختيارم بود تا راحت تر به کارهايم برسم.
منطقه کشاورزي ابرکوتاه
هتلي که من در آن مستقر بودم در منطقه کشاورزي ابرکوتاه قرار داشت که داراي اتاق خواب، اتاق کار و حمام بدون آبگرمکن بود ولي به دستور مسئول ما يک آبگرمکن برقي به دستگاه وصل کردند تا آب گرم داشته باشم. يک اتاق هم در پايين ساختمان براي راننده و مترجم گرفتم.
از هتل تا محل کار
فاصله هتل تا محل کار چيزي حدود 25 کيلومتر بود و تنها زمين کشاورزي نبود بلکه کلاس هاي دانشگاهي که براي تدريس مي رفتيم فاصله دار بود.
کارخانه شاليکوبي پيش ساخته
دولت کره جنوبي کارخانه شاليکوبي را در نيجريه تاسيس کرد که نه برق داشت نه سوخت فسيلي و ظرف 25 روز به صورت پيش ساخته آماده کردند و مقداري خاک اره را داخل مخزنش ريختند که تبديل به آتش شد و بعد از گرم شدن برنج را از لوله خشک کن عبور و ابتد ا به بالا رفت و سپس به طرف پايين آمد و در قسمت سفيدخوان تبديل به برنج و پوسته برنج نيز مواد غذايي کارخانه شد.
تاسيس کارخانه شاليکوبي در نيجريه
ما با چند تن از کارشناسان ايراني جهت نصب کارخانه شاليکوبي صحبت کرديم و قرار شد کارخانه مدرن شاليکوبي را در آنجا تاسيس کنند که برنج پس از سفيد شدن به وسيله بخار آب شسته و خاک از روي آن گرفته شود که اگر برنجهاي ما در ايران مبتلا به بيماريها و کرم مي شود بخاطر وجود خاک و آبي است که با فشار زياد به برنج مي خورد و خاک را از آن مي گيرد و ماندگاريش دو سال بدون مواد نگه دارنده مي باشد.
نامطلوبي برنج
مسئله مهم اينکه دوره کشت را کوتاه کرديم و برنجها ظرف 15 روز به صورت تر و خيس برداشت مي شود که اين باعث مشکلات زياد از جمله خادار شدن برنج مي شود. در مازندران هم کسي به خودش اينقدر زحمت نمي دهد که شالي ها را پس از برداشت زير آفتاب قرار دهد تا خشک شود اما گذشته ها ابتدا درو مي کردند و روي کلاشه ها خشک مي شد و شش تا هفت ماه شالي را در خانه نگه مي داشت بعد تبديل به برنج مي کردند. در حال حاضر براي اينکه برنج خالدار نشود به کارخانه شاليکوبي مي برند و آنجا هم بايد تا يک ماه باشد که ديگر آن هفتاد و دو ساعت حرارت را نمي بيند و رطوبت را به هفت درصد نمي رساند و ناچار است که رطوبت را بالاي 35 درصد داشته باشد و از آنطرف هم بيايد 24 ساعت به آن باد بدهد تا اينکه رطوبت اصلي را خارج کند بعد به وسيله گرما خشکش کند همان اول گرما مي دهد و بهتر نشده بد تر مي شود و به داخل پوست کن مي اندازند که پوست کن با دو ميله آهن برنجها را خرد مي کند
کارخانه هاي شاليکوبي فاقد استاندارد
هيچ يک از کارخانه هاي شاليکوبي برنج ما استاندارد نيست و حتي يک رطوبت سنج ندارند که اگر داشته باشند برنج ما خرد نمي شود و در اين خصوص هيچ نظارتي هم از سوي مسئولين دست اندرکار صورت نمي گيرد و اين ضعف از مديريت خود ماست.
نشاء با دستگاههاي مکانيزه بهتر است
کار اصولا به صورت علمي بهتر است و اگر با دستگاه نشاء شود تمام قطعات زمين زير کشت مي رود و جاي پرت و هرز وجود نخواهد داشت. با دستگاه هفت خال و يا دو خال کاشته مي شود. گاه کمر را فرو مي کند و ريشه به بالا مي آيد که بعدا باعث پوسيدگي همان نشاء مي شود. اما دستگاه تنظيم مي شود و در فاصله 20 سانت تعداد خانه ها همه يکدست به بالا مي آيد.
فاصله نشاء
بهترين محصول به تعداد سه خال و با فاصله 20 سانت مي باشد که با انجام آزمايشات متعدد با حضور کارشناسان مجرب صورت مي گيرد بدين صورت که حدود 11 تيم آر« تيم وج» براي آزمايش نشاء داشتم که سه خال، 5 خال و هفت خال با فاصله ده، 15 و بيست سانت بهتريت محصولي که برداشتم سه خال با فاصله 20 سانت مي باشد.