صنعت گردشگری امروزه، نه تنها یکی از پیشرانهای اصلی توسعه اقتصادی، اشتغال زایی و دیپلماسی فرهنگی در جهان به شمار میآید، بلکه به عنوان یک صنعت فرابخشی،گستر های از نهادها و دستگاههای اجرایی مختلف را در بر میگیرد ،که هر یک به نوعی در شکلگیری، هدایت ،نظارت و پشتیبانی از فرایند گردشگران ایفای نقش میکنند. اما آنچه در این بین اغلب نادیده گرفته میشود ، فقدان نظام آموزش تخصصی و هدفمند برای کارکنان و مدیران نهادهای اجرایی مرتبط با گردشگری است .
گردشگری در ایران به ویژه در مقاصد پرتردد و پرجازبه ای ، چون استان مازندران متکی بر هماهنگی و تعامل ها نهاد و دستگاههای اجرایی شامل شهرداریها، دهیاریها، فرمانداریها، بخشداریها ،نیروی انتظامی، راهداری، محیط زیست، منابع طبیعی، اورژانس، هلال احمر، حمل و نقل، اصناف ،بهداشت، صمت ،جهاد کشاورزی، میراث فرهنگی و گردشگری و… است. این تعامل پیچیده بدون درک تخصصی و شناخت ساختاری از صنعت گردشگری، نه تنها موجب ناکارآمدی میشود، بلکه گاه خود به عاملی برای اختلال در فرایند خدمات رسانی به گردشگران تبدیل میگردد. اینجاست که ضرورت آموزش تخصصی و فراگیر برای کلیه پرسنل اجرایی و مدیریتی این نهادها ودستگاهها ،موضوعی اجتناب ناپذیر و راهبردی میشود. بدون چنین آموزشهایی، تصمیم گیریها اغلب غیر دقیق ،قدامات جزیرهای و هماهنگی سطحی خواهد بود .
نبود آموزشهای متناسب با الزامات گردشگری در دستگاههای اجرایی پیامدهای پرشماری دارد از جمله :نقص در هماهنگی بین دستگاهی در زمانهای اوج سفر، برخورد غیر حرفهای با گردشگران از سوی برخی دستگاهها یا ماموران میدانی، عدم درک اهمیت تجربه گردشگر از از منظر امنیت، بهداشت ،حمل و نقل و تعامل اجتماعی، نادیده گرفتن اصول برندینگ مقصد و تصویرسازی مثبت در ذهن گردشگر، و در نهایت کاهش میزان رضایتمندی، و کاهش نرخ بازگشت گردشگران به مقصد خواهد بود. بنابراین ،آموزش نیروی انسانی دستگاهها و نهادهای اجرایی مرتبط در حوزه گردشگری باید با توجه به نقش خاص هر دستگاه و سطح ماموریت آن طراحی شود.
آ موزشهای پایه در خصوص مبانی گردشگری، رفتار با گردشگران، آداب مهمان نوازی و مهارتهای ارتباطی، و نیز آموزش تخصصی برای مدیران میانی و عالی در حوزه مدیریت مقصد، سیاست گذاری گردشگری، گردشگری پایدار و گردشگری مسئولانه، و همچنین برگزاری دورههای فنی برای کارکنان میدانی شامل تعامل بین فرهنگی، مدیریت بحران، امداد گردشگر ،ترافیک گردشگری ،حفظ منابع طبیعی و حقوق گردشگر و…
در کشورهای موفق، در حوزه گردشگری مانند اسپانیا ،ترکیه تایلند و مالزی دستگاههای اجرایی موظفند دورههای خاص گردشگری را بگذرانند. در مالزی دورههای” مدیریت مقصد “برای فرمانداران و شهرداران اجباری است. در اسپانیا نیروهای پلیس محلی د ر” دورههای ویژه تعامل با گردشگر” شرکت میکنند.
این اقدامات باعث شده تصویر مقاصد گردشگری این کشورها، همواره حرفهای، ایمن و خوشایند به نظر برسد.
لذا، برای تحقق آموزش فراگیر کارکنان دستگاههای مرتبط با صنعت گردشگری پیشنهاد میشود:
ایجاد سامانه ملی آموزش تخصصی گردشگری برای کارکنان نهادهای اجرایی با طراحی دورههای متناسب با ماموریت دستگاهها ،الزام به گذراندن دورههای آموزشی کوتاه مدت و میان مدت برای کارکنان و مدیران در سطوح محلی( استانی و شهرستانی)و همچنین، تشکیل دبیرخانه دائمی آموزشهای فرابخشی در صنعت گردشگری با محوریت معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی (دفتر مطالعات و آموزش) و همکاری دستگاههای ذیربط و در نهایت ارزیابی سالانه عملکرد نهادها بر اساس میزان آموزش پذیریو خروجیهای آن در بهبود خدمات گردشگری از جمله موارد است.
پایان سخن اینکه، باید اذعان کرد که بدون آموزش مستمر تخصصی و نهادمند، توسعه صنعت گردشگری تنها در سطح شعار باقی میماند .آموزش نیروی انسانی در نهادهای اجرایی نوعی سرمایهگذاری راهبری است که افزایش بهرهوری، ارتقای کیفیت خدمات، افزایش رضایتمندی گردشگر و بهبود تصویر مقصد گردشگری را به دنبال دارد.
مازندران به عنوان یکی از مقاصد اصلی سفر و گردشگری کشور نیازمند آن است که در مسیر حرفهای سازی، ساختارهای پشتیبان خود گام بردارد؛ و این جز با آموزش، آموزش و باز هم آموزش محقق نمیشود.
دکتر مهران حسنی کارشناس ارشد گردشگری عضو انجمن متخصصان گردشگری ایران
