دکتر مهران حسنی
دبیر و نایبرئیس انجمن گردشگری پایدار سبز مازندران
عضو انجمن متخصصان گردشگری ایران
گردشگری عشایری برای “آرامش است و آسایش”، “آموختن و یادگیری”، “کشف ناشناختهها و بازدید از چیزهایی که دیده نشده و یا کمتر دیده شدند”.
اکنون درعصری حاضریم که ماشین، اینترنت، الکترونیک و…، بر زندگی و روزمرگی آن سایه انداخته، در حالیکه ذات و اصالت وجودیاش به طبیعت تعلق دارد و رویآوردن به زندگی شهری بین او و اصالتش فاصله انداخته و انسان را به موجودی به انسانی فرسوده هم در روح و روان و هم از جسم و جان تبدیل کرده است.
لذا انسان امروز جهت کمکردن و پرنمودن این فاصله که جبر زمانه و زندگی شهری ایجاد کرده، برای بازگشت به خویشتن و یافتن اصالت و هویت واقعیاش، نیز برای بازیابیِ شادابی روان و بازتوانی جسم هر چند در زمانی کوتاه و موقت، باید گریزی به سبک و شیوه زندگی پیشینیان و فضایی که به آن تعلق داشت، بزند.
گذری که با سفر به دنیای زندگی کسانی که علیرغم دنیای مدرن، نحوه زندگی سنتی اقوام و پیشینیان، آداب و رسوم آنان که متاثر ازاعتقادات و باورهایشان است، آیینها، اعیاد و جشنها با تاسی از آداب، رسوم، ادبیات عامه، اشعار و موسیقی که رشادتها و شجاعتها، عشق به زندگی و طبیعت در آنها نهفته است و نیز صنایع دستی به عنوان ابزاری کاربردی که مواد اولیه آن به اقتضاء محیط تهیه و نیازهای زندگی آنها را برطرف مینموده است، حفظ و حراست کردند.
آنچه که ذکرش رفت و یقیناً برای نسل امروز بسیار جذاب ورویایی خواهد بود، گوشهای ازنمادهای ارزشمند میراث فرهنگی و معنوی است که مورد استقبال و علاقه انسانهای ماجراجو، جستجوگر، کنجکاو و علاقهمندان به گذشتهها نوستالژیک هستند و برای دیدن و تجربه کردنشان انگیزه سفررا در آنها به مناطق مورد نظر که حافظان سنتها زندگی میکنند، تقویت نموده و به منصه ظهور میرسانند.
عشایر از اقوام مختلف که خوشبختانه دارای تکثر در ایران هستند و در استانهای مختلف و مناطق موسوم به ییلاقی و قشلاقی باشیوه و سبک کوچنشینی زندگی میکنند از جمله حافظان و مراقبان آنچه که به عنوان نمادهای مواریث معنوی و فرهنگی از آنها نام برده شد، میباشند.
سبک زندگی کوچنشینی دارای زوایای متفاوت از جنبههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، همچنین طراوت و زیباییهاست و دارای جذابیت و نوستالژیست و نوعی ا زفعالیت گردشگری، به نام«گردشگری عشایری» را رقم زده است.
گردشگری عشایری را نوعی از سفر، که به منظور بازدید، دیدن و تجربه کردن نحوه و شیوه زندگی اقوام و مردم بومی از سوی گردشگران داخلی و خارجی انجام میشود، معرفی میکنند. گردشگران در این نوع از سفر با زندگی در کنار عشایر و ایلهای عشایری، در قالب حضور در تورهای تخصصی و یا اسکان در اقامتگاههای آنان که خود دارای جذابیت از نظر نوع سازه، معماری و مصالحه بهکارگرفته در ساخت آنها که تابع محیط، شرایط واقلیم هر منطقه است و در کشور ما غالباً به شکل سیاهچادراست، با اقامت هر چند کوتاه، تغییری در یکنواختی زندگیشان بهوجود میآورند.
سفر کوچنشینان از ییلاق به قشلاق و بالعکس از طریق ایلراهها از جمله اصیلترین، ارزشمندترین و محکمترین ارتباط جامعه انسانی با طبیعت را به تصویر میکشد. و واجد ویژگیهایی چون زمان کوچ(بهاره و پاییزه) ایلراهها، مدتزمان کوچ، شیوه، آداب، رسوم کوچ و….، است.
سفر کوچنشینان از تلاش و همت پیشینیان و مردمان سختکوشی حکایت میکند که برای ارتزاق و معیشت، بر سختیها و حوادث در مسیر مبدا تا مقصد به صورت پیاده و بعضاً باگذر از راههای صعبالعبورغلبه کردهاند.
حکایت سختیها، مشکلات و حوادث سفر کوچ در ادبیات عامه و شفاهی، اشعار و موسیقی آنها نمایانگر شجاعت و پیوندیست که انسان با طبیعت و محیط اطراف باعشق وعلاقه برقرار کرده و خود را حافظ، مراقب و نگهبان منابعی که خداوند به ودیعه جهت تامین و کسب روزی و فعالیت اقتصادی به انسان عطا کرده، عشق ورزیده و مروجان واقعی توسعه پایدار و استفاده بهینه و مسوولانه از طبیعت هستند.
بنابراین پیوند عشایر و کوچ با گردشگری در قالب گردشگری عشایری، نه تنها توسعه گردشگری، بلکه به حفاظت از میراث ارزشمند کوچ و تداوم سبک زندگی عشایری، نیز حفاظت و استفاده مسوولانه از میراث طبیعی خواهد انجامید.
البته تحقق آنچه که در وصف و مزایای این نوع از گردشگری خاص بیان شد، منوط به داشتن برنامه مناسب و آگاهانه از سوی متولیان امور است، تا بتوانند در اجرا و عملیات خدشهای بر این مدل سبک زندگی نوستالژیک و آداب و رسوم و ایلراهها وارد نشود و گردشگری مسوولانه با احترام به طبیعت، جامعه میزبان باهمه اعتقادات و باورهایشان صورت پذیرد. و ازجنبه اقتصاد گردشگری، جامعه عشایری از درآمد حاصله منتفع و نیز فرصت اشتغالزایی برای بهویژه زنان و جوانان فراهم شده و انگیزهای برای ماندگاری و جلوگیری از مهاجرت و حتی مشوقی برای مهاجرت معکوس شود.
استان مازندران به عنوان سرزمین شگفتیها از جمله استانهای کشور است که زندگی عشایری با ویژگی مهمی از جمله ساختار قومی و قبیلهای و تیره و تبار کوچرو و مشاغلی مبتنی بر دامداری برخوردار است.
براساس اعلام مدیریت امور عشایری استان عشایر مازنی در شهرستانهای تنکابن، عباسآباد، نور، آمل، بابل، سوادکوه، سوادکوهشمالی، جویبار و ساری با تعدا4662خانوار با بیش از13500نفر زندگی کرده و طریقه کوچشان به صورت پیاده و از ایلراههای متعدد صورت میگیرد.
توجه به پراکندگی جفرافیایی عشایر از غرب تا شرق استان، استفاده از ایلراهها به عنوان مسیرهای تخصصی و پیاده جزو شاخصهاییست که برای بستن و اجرای تورهای گردشگری لازم است.
لذا راهاندازی تورهای تخصصی گردشگری عشایری، برنامهریزی از سوی دستگاههای اجرایی متولی و سایر دستگاههای مرتبط، همکاری و مشارکت بخش خصوصی و سازمانهای مردمنهاد، همچنین همراهی جامعه عشایری را میطلبد.
بهنظر میرسد مدیریت امور عشایر استان مازندران به عنوان متولی میتواند با مدیریت و همکاری دیگر دستگاهها موثر و بخش خصوصی با برنامهریزی هدفمند این قابلیت بالقوه را بالفعل کرده و بهره فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را از این نوع گردشگری در اولویت اول برای جامعه هدف تحت پوشش و در اولویتهای بعدی، اثرات مثبت از جنبههای فوق را که موجب توسعه و رونق استان خواهد شد، ببرد.
پایان سخن اینکه حمایت و حفاظت از فرهنگها و سنتها موجب شکوفایی آنها و مانع زوال و نابودی آنها خواهد بود. در این نوعِ به خصوص از گردشگری، حفظ ارزشهای فرهنگی، خرده فرهنگها و سنتهای عشایری از جایگاه ویژهای برخوردار است.
1403/08/12