۲۸ اردیبهشت، همزمان با روز جهانی موزه، سرآغاز هفتهای است که به میراث فرهنگی، هویت ملی و تاریخ تمدن ساز ایران اسلامی اختصاص یافته است.
در این روزها، فرصتی مغتنم فراهم میشود تا بار دیگر به اهمیت موزهها به عنوان نهادهایی زنده ،پویا و دانش بنیان در ساختار فرهنگی و اقتصادی کشور پرداخته شود؛ نهادهایی که هم حافظان بیبدیل تاریخ اند و هم” پیشران توسعه صنعت گردشگری” محسوب میشوند. موزهها به عنوان یکی از نهادهای کلیدی در نظام فرهنگی کشورها،د ر دهههای اخیر کارکردی فراتر از حفاظت و نمایش میراث یافتهاند و به بازیگرانی فعال در صنعت گردشگری و توسعه پایدار تبدیل شدهاند .
صنعت گردشگری در قرن بیست و یکم با تحولات اساسی در تقاضا، تجربه و انگیزه سفر مواجه شده است. گردشگران امروز، دیگر صرفاً مصرف کننده مناظر طبیعی یا بناهای تاریخی نیستند، بلکه جویای تجربهای عمیق از فرهنگ ،معنا و هویت بومیاند.د ر این میان موزهها به عنوان فضاهایی میان رشتهای در پیوند تاریخ ،هنر، جامعه و فناوری جایگاهی راهبردی در شکلگیری مقاصد گردشگری فرهنگی پیدا کردهاند.
یکی از رویکردهای نوین در مطالعات گردشگری، توجه به مفهوم” خلق تجربه معنادار” cultural EXperience Meaningful) است. موزهها با ارائه روایتهای چند لایه از گذشته، امکان بازسازی ذهنی تاریخ را برای گردشگر فراهم میآورند .ستفاده از تکنولوژیهای تعاملی، نمایشگاههای موقت، راهنمایی تخصصی و برنامههای مشارکت محور، موزهها را از یک مکان ایستا به یک فضای پویا بدل کرده است، که میتوانند کنشگری فرهنگی گردشگری را برانگیزد .
همچنین، مزهها میتوانند هم جاذبه اصلی مقصدPrimary Attraction باشند. مانند موزه لوور پاریس یا موزه ایران باستان در تهران، هم به عنوان جاذبههای مکمل در کنار سایر عناصر سفر عمل کنند. در مطالعات بازار گردشگری، مشخص شده است که گردشگرانی که از موزه بازدید میکنند، معمولاً سطح بالاتری از مشارکت فرهنگی، هزینه کرد و رضایت سفر را دارند.
به طور قطع، موزهها نقش کلیدی در تحقق سه گانه توسعه پایدار -زیست محیطی، اقتصادی و فرهنگی ایفا میکنند. با تمرکز بر آموزش عمومی، پاسداری از میراث ناملموس، ارتقای سواد فرهنگی و ایجاد اشتغال محلی، موزهها میتوانند به موتور محرک توسعه در جوامع محلی تبدیل شوند. در عین حال، آنها الگوهایی برای حفاظت غیر مخرب از منابع تاریخی و فرهنگی نیز به شمار میروند، برنامههای مشترک بین موزهها و مدارس، دانشگاهها و موسسات آموزشی گردشگری زمینه ساز ایجاد” گردشگری آموزشی و عملی” است. همچنین ،موزهها میتوانند در قالب “گردشگری کودک: و “گردشگری سالمندان” و “تورهای فرهنگی خاص” در تنوع بخشی محصولات گردشگری تاثیر بسیار داشته باشند.
یکی دیگر از نقشهای مهم و موثر موزهها، “بازاریابی موزهای و دیپلماسی فرهنگی” است. بازاریابی موثر موزهها و حضور آنها در فضای بین المللی، نه تنها باعث افزایش بازدید کننده بلکه موجب ارتقای برند ملی و دیپلماسی فرهنگی کشور میشود .تبادل نمایشگاههای موقت، حضور موزهها در بازارهای دیجیتال و تعامل با پلتفرمهای گردشگری جهانی از راهکارهای شناخته شده برای افزایش سهم موزهها بر بازار گردشگری بین المللی است. نتیجهگیری و سخن پایانی اینکه ،موزهها در عصر حاضر دیگر نهادهایی صرفاً حفاظتی یا آموزشی نیستند ،بلکه بخشی جدای ناپذیر از زنجیره گردشگری فرهنگی، اقتصاد خلاق، توسعه پایدار شهری و روستایی به شمار میآیند .در ایران ،با توجه به غنای کم نظیر تاریخی و برخورداری از رتبه جهانی و تنوع فرهنگی، باز تعریف نقش موزهها در سیاست گذارییهای گردشگری و ارتقای سطح مدیریت آنها ضرورتی راهبردی است.سر مایهگذاری هدفمند در زیرساختها، توانمندسازی نیروی انسانی، نوآوری در روایتگری و پیوند با جامعه محلی میتواند موزههای ایران را به جایگاه شایسته در صنعت گردشگری منطقهای و جهانی برساند.
دکتر مهران حسنی کارشناس ارشد گردشگری اداره کل میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی مازندران پژوهشگر و تحلیلگر سیاستهای توسعه گردشگری
