با روی کار آمدن دولت ســیزدهم ماست خیلی ها کیسه شد آقازاده ها و یقه سفیدها خودشــان را جمع کردنــد و صحنه را برای جولان و رانت خواری ها و ســوء استفاده ها مناسب ندیدند آنجا بود که خروج آنها از کشور شروع شد، عده ای دبی و ترکیه که نزدیک ترین به کشــور بود تا کانادا را که دورترین بود را به عنوان محلی برای ایجاد پایــگاه های خود انتخاب کردند یک پا در ایران و یک پا در پایگاه های خود رفت و آمد کردند و منتظر بودند.
فساد ستیزی مبارزه با یقه سفیدها، جلوگیری از رانت و فساد، اجرای عدالت، مبارزه با ویژه خواری و امضاهای طلائی همه و همه از شعارهای دولت سیزدهم بود که با توجه به ســابقه آیت الله رئیسی خیلی ها عرصه را تنگ دیدند اما با گذشت زمان و مشکالت ریز و درشت تحریم ها و تامین نیاز کشور پرداختن به این شعارها و اهداف به نظر می رسد کم رنگ تر شده چرا که آنهایی که احساس ترس کرده بودند کم کم دوباره به عرصه رانت خواری و فساد برگشتند برخوردهای زیادی با فساد در دولت سیزدهم انجام شد اما ظاهرا کافی نبود. اینبار ریشه های فساد در آقازاده ها و یقه سفیدهایی که نام پدر و پدربزرگ را قاطی تخلفات خود می کنند را می توان مشاهده نمود.
پســر فلان شخص بودن فقط کافی اســت تا متاسفانه بعضی از مسئولین، پا روی اهداف دولت ســیزدهم بگذارند این پسران نوح از تخریب والد خود هم برای رسیدن به اهداف خود واهمه ندارند نام آنها را خرج می کنند در صورتی که روح آن بزرگواران خبر ندارد و همه اینها موجب بدبینی به مسئولین کشور شده است.
متاســفانه در آمل و حومه نیز شــاهد ظهور دوباره یقه ســفیدها هستیم، دو گزارش این شماره صبح آمل مصداق آن است البته سوژه هایی که بسیاری از مردم با این رسانه مطرح میکنند به حدی است که احساس میکنیم جای دستگاههای امنیتی و سازمان های بازرسی و حراست بسیار خالی است و حتما به مرور به آن می پردازیم.
شهرهای مازندران به خصوص آمل جولانگاه اشخاصی شده که حتی زیر پای مسئولین خدوم ما نیز پوست خربزه میگذارند. متاسفانه سوء استفاده از رزمنده بودن و هیاتی بودن و جهادی بودن و انقلابی بودن و پســر فلان شخصیت دینی و سیاسی بودن هم در حال شکل گیری است چه بسیار دلسوزان و مومنینی که استخوان در گلو نظاره میکنند. قرار بود رسانه به عنوان یکی از ارکان روشنگری نقش خود را داشته باشــد اما اگر قرار بود رسانه خطر کند، تهدید شود، به جای دســتگاههای ذیربط گزارش تخلف و فســاد را منتشر کند اما برخوردی صورت نگیرد و آنان که باید پیگیری کنند خود را به خواب بزنند پس فاتحه رسانه را هم باید خواند فاتحه عدالت و فساد ستیزی را هم باید خواند.
جالب اینکه بخش ســاختمان و زمین خواری بیشترین جذابیت را برای این گونه افراد داراست طرف طبقه روی طبقه خلاف میسازد و آپارتمانهای متری ۶۰ میلیون میفروشد و شهردار شهرمان در پاسخ به شکایت مجاورین میگوید کاری از دســت ما بر نمیآید به دادســتان نامه نوشتم و پرونده متخلف را به ماده ۱۰۰ میفرستیم!! اما چه نهادی پروندههای ماده صد را بررسی میکند؟ چه اتفاقاتی در کمیســیون ماده صد خواهد افتاد چه مبالغی به عنوان جریمه محاسبه میگردد؟ چرا شــهردار در مقابل چکهای برگشتی که همین متخلفین به شهرداری بابت همین ماده صدها دادهاند و برگشــت خورده و حتی یک دهه از تاریخ آن گذشته ســکوت میکند و اقدامی انجام نمیدهد. مدیر کارخانه شــهرک صنعتی بابکان التماس میکند که اســتاندار فقط ۵ دقیقه از کارخانه تعطیل شده بازدید کنید و به حرف تولید کننده گوش فرا دهد اما خبری نمی شــود اما استاندار و معاون و فرماندار و شهردار و نماینده استان و شهر آمل روز جمعه به بازدید پرونده ابر تخلف ساختمانی میروند! چرا ؟ آیا این بازدید گروهی برای پاسخ به ۵۰ شاکی آن پروژه است یا تطهیر کردن پروژه ای که صاحب آن یقه سفید آملی است!؟
اســتاندار مازندران آقای حســینی پور خود از نهاد امنیتی به پست اجرائی استانداری به عنوان بالاترین مقام اجرایی استان آمده خوب میداند چه خبر است خود او کارشناســی خبره است، سخنوراست، سیاســت مدار است تا مقام وزارت لیاقت دارد چون توانمند است اما باید مواظب باشد دور و بری های استاندار پوست خربزه زیر پای او نگذارند
1402/6/9