صبح آمل: پيرو سياست صبح آمل در خصوص انتخابات شوراي اسلامي، سلسله گفت و گوهايي با افراد صاحب نظر در مديريت شهري و اعضاي شوراي شهر ترتيب داديم که نخستين فرد جناب آقاي پژومان، سخنگوي شوراي شهر بود، نظرات مختلفي در اين خصوص ارائه شد و بازخورد هاي بسياري داشت و ديدگاه هاي مختلفي در خصوص صحبت هاي وي داده شد و به جرات مي توان گفت که اين مصاحبه بالاي 20 هزار خواننده داشت، عده اي مخالف و عده اي موافق، عده اي از شجاعت ايشان ياد کردند و موافق شفاف سازي ايشان بودند و اينکه به تمامي سوالات پاسخ هاي شفاف داد را به فال نيک گرفتندو اينکه در مورد کوچکترين مسائل مالي هم شفاف سازي کرد و عده کمي هم در خصوص اين شفاف سازي گله کردند اما اکثريت نظرات شجاعت ايشان را تحسين کردند. سياست صبح آمل روشنگري است و انتقاد هم مي کنيم اما کارشناسانه!
انتقاد به جا باعث پيشرفت و ترقي مي شود. ما هم همانند ديگر انسان ها معصوم نيستيم و ايراداتي در کارهاي ما وجود دارد و کسي نمي تواند ادعا کند که انسان کاملي است. به همين دليل برخي پيشنهادات و اظهارنظرها باعث کمک و تلنگر مي شود.
آدم انتقادپذيري هستم و نسبت به انتقادات به قول معروف از کوره در نميرم و سعي مي کنم به جاي پاسخ به انتقادات به آن فکر و اصلاحي در رفتار و عملکردم داشته باشم
صبح آمل:به عنوان يک عضو شوراي شهر شورا را چگونه ارزيابي مي کنيد و چه نمره اي به عملکرد خودتان مي دهيد؟
بابت تشکيل اين دست گفت و گوها از مجموعه صبح آمل تشکر مي کنم و موافق همچين جلساتي هستم. در انتخابات دوره سوم شوراي شهر شرکت کردم و راي کافي را نگرفتم اما در سال 92 و دوره چهارم توانستم در خدمت همشهريان باشم. نمي توانيم انکار کنيم که کم و کاست در اقدامات شوراي دوره چهارم بود اما نمي توان گفت که عملکرد قابل قبولي نداشتيم در صورتيکه به نظر بنده در دوره چهارم با توجه به رکود اقتصادي که در کل کشور بود و با وجود دست اندازهاي بسيار در زمينه اقتصادي، توانستيم فعاليت هايي را صورت دهيم که خروجي آن در بين مردم قابل لمس بود.آمل با تمام شهرهاي ديگر استان قابل قياس نيست و آملي ها هميشه بهترين را مي خواهند اما شايد به دليل عدم وجود بودجه مناسب نتوانسته باشيم آنچه که آرمان و ايده ال آنها بوده را پياده کنيم اما حق الانصاف مجموعه شورا، شهرداري و شخص آقاي اميرسليماني، شهردار محترم توانستند عملکرد خوبي داشته باشند.
در دوره چهارم شورا شاهد احداث بلوار 35 متري ولايت شمالي بوديم که نزديک به 3.5 کيلومتر طول آن است که با احداث آن ترافيک ميدان هفده شهريور و مرکز شهر تا درصد قابل توجهي کم شد. بلوار پاسداران در انتهاي خيابان نور داشتيم که توانست مقداري از ترافيک ميدان فجر را پوشش دهد. 10 پارک در شهرستان آمل افتتاح شد. احداث چند ساختمان اداري براي سازمان هاي شهرداري که مستاجر بودند و ماهانه مبالغ بسيار زيادي را پول اجاره مي دادند که با همين مبالغ توانستيم ساختمان هاي را براي آنها بسازيم و از نظر من شوراي دوره چهارم عملکرد خيلي خوبي داشت و مي توان به عملکرد شورا و شهرداري آمل نمره بالاي 18 داد.
صبح آمل: به خودتان چه نمره اي مي دهيد؟
براي خدمت به مردم وارد شوراي شهر شدم و به نظر خودم تمام توانم را در همين راه گذاشتم و به عملکرد خودم در شوراي چهارم نمره اي کمتر از 18 نمي دهم، معتقدم که از لحاظ توان فني هرچه در توان داشتم و به قولي که در روز اول به مردم دادم عمل کردم.
صبح آمل: موضوع 6 به 7 شورا که در شوراي شهر آمل مرسوم است، بيان شده که شما در زماني در تيم 6 نفره هستين و گاهي در تيم 7 نفره، برخي از اين موضوع انتقاد کردند اما از ديدگاه من نکته مثبتي در خصوص شما تلقي ميشه و بدين معني است که شما به دنبال هيچ گروهي نيستين و هرچه به صلاح شورا و شهر بدانيد عمل مي کنيد و دنبال باند بازي نيستيد اما خيلي ها هم هستند که معتقدند در جايي که به نفع شهردار باشد شما در 7 قرار مي گيريد و گاهي بر همين اساس در 6 تا راي عوض شود، نظر شما در اين خصوص چيست؟
در 4 سال اخير هميشه در گروه هفت نفره بودم، اين توانايي را داشتم که به تصدي رياست يا نائب رئيسي شورا هم قرار بگيرم اما هيچوقت آدم پست طلبي نبودم اما برايم مهم بود با کساني کار کنم که سلامت کاري آنها به من اثبات شده باشد، اين حرف به اين معني نيست که مابقي اعضاي شورا جسارتي کنم، براي من عين 12 نفر ديگر قابل احترام هستند اما گاهي اوقات در کار کردن با يکسري از دوستان حس مي کردم بيشتر مي توانم به مجموعه شهر و شهداري و شهروندان خدمت بکنم، بر اين اساس تا به حال تصميم هايي که گرفتم به گونه اي بود که از مجموعه شهرداري حمايت بيشتري شود، چون معتقدم آقاي اميرسليماني يکي از بهترين شهردارهاي اخير آمل و استان مازندران است.آقاي اميرسليماني 6 سال است که به عنوان شهردار آمل خدمت مي کند و من نيز 3 سال است که با ايشان کار مي کنم، در اين چند سال هنوز کسي مراجعه نکرده است که بگويد شهردار آمل در پروژه اي ذي نفع بود يا پروژه اي را به پيمانکار خاصي داد يا زد و بندي کرد و اين بزرگترين حسن شهردار آمل است و اين موضوع يکي از بزرگترين دلايلي است که هميشه از ايشان حمايت کردم و در جلسات شورا بخاطر پاک دستي ايشان موافق و حامي وي هستم. پاک دستي شهردار و داشتن مجموعه سالم از اولويت هاي مهم براي مجموعه شهرداري براي انجام کارهاي بزرگ براي شهر است. اگر منصفانه به فعاليت هاي ايشان در 6 سال اخير نگاه کنيم ميبينيم که بايد از شهردار جوان شهرمان دفاع کنيم.
نکته مهم ديگر اين است که مسئله 6 به 7 تنها در زمان انتخاب هيئت رئيسه بود و چيز دور از ذهني نيست، گاهي در تيم 7 نفره بودم اما چيزهايي مي شنيدم که براي من قابل قبول نبود و به 6 نفر مي پيوستم و دليل اين کارم هم اين بود که من با راي مردم به شورا آمدم و بايد براي آنها کار و از طرف آنها صحبت کنم، هنوز به خاطر ندارم که با اجبار هيئت رئيسه به چيزي راي داده باشم شايد تنها شدم و در گروه مقابل قرار گرفتم. هيچ گاه تيم 7 نفره تشکيل نشد تا به خواسته اي نامعقول راي بدهيم و تمامي راي ها، لابي گري ها و اقدامات براي خدمت رساني بهتر به مردم بود. همچنين بايد تاکيد کنم که اميرسليماني هيچوقت هيچ خواسته شخصي از من نداشت و تمامي صحبت ها و اظهارنظرها براي پيشبرد اهداف شهرداري بود
صبح آمل: پروژه هاي آقاي فيروزي از جمله پروژه هاي بزرگ و شاخص است، وقتي مرتبط با شهرداري باشد و نوع عملکردش، گاها“ پيش مي آيد که حرف و حديثي و شايعاتي شايد به وجود بيايد، سوال شده که شما قصد داشتيد از آقاي فيروزي واحد تجاري بخريد به مبلغ 600 ميليون تومان اما موفق نشديد با ايشون به توافق برسيد و پس از آن پرونده ايشون در شورا سخت گرفتيد و به نوعي سنگ اندازي کرديد، آيا نسبت به اين موضوع پاسخي دارين؟
اين موضوع را کاملا” تکذيب مي کنم، زمانيکه وارد شورا شديم هيچوقت با شخصي موضع و خصومت نداشتم، به نظر من همه شهروند هستند، از فقير تا انبوه ساز، راي يک انبوه ساز با راي يک شخص با درآمد متوسط يکي است. معتقدم که يک آدم پولدار به هر طريقي شايد بتواند کار را پيش ببرد اما خدمت به قشر متوسط جامعه که در اکثريت هم هستند مي تواند يک بلندگويي براي شما باشد. در مورد سوال شما، شايعات اين موضوع به گوش من هم رسيده اما اين موضوع را تکذيب مي کنم و صحت ندارد اما بايد نکته اي را اينجا بيان کنم، در خصوص ساختمان آفتاب 1 که توافق آن در دوره سوم شورا صورت گرفت که قرار بود مغازه هاي تجاري دو طرف آن را به عنوان کوچه عام به شهرداري بفروشند تا از ميزان بدهيشان کم شود که من و همکارم، آقاي مهندس يوسفي نژاد که در کميسيون فني بوديم، به اين موضوع عيب گرفتيم و در جلسه شورا علنا” اعلام کردم که آقاي فيروزي الان مالک پروژه است بعد از فروش ديگر مربوط به آقاي فلان نمي شود و مالک شخص ديگري مي شود و اين آقا ديگر تعهدي نسبت به شهرداري ندارد و تعهد نفر و مالک اول ملغي مي شود روي اين حساب معتقد بودم که اگر شهرداري اين کوچه را يک ميليارد و بيست و هفت ميليون خريداري کند بعد از اتمام پروژه کوچه را خصوصي مي کردند و مي بستند. کوچه اي که شش متري است و دو طرف آن واحدهاي تجاري وجود دارد و مردم در حال رفت و آمد هستند که ماشين نمي تواند بيايد و خطرناک است و اين در حالي است که شوراي شهر سوم روي اين موضوع نظر مساعد داشت و حتي راي اين پرونده هم صادر شده بود در حالي که در کوچه هاي شش متري نبايد تجاري راي داده مي شد. من به راي اين پرونده در جلسات مرتبط با آن اعتراض کردم و نطق کردم تا مبلغ مورد توافق که يک ميليارد و بيست و هفت ميليون بود را نقد پرداخت کردند، اما در نهايت بايد بگويم که هميشه حامي انبوه ساز بودم و در کليات حامي بودم و به هر طريقي در شورا به دنبال کمک به سرمايه گذار بوديم و معتقديم وقتي آنها با شهرداري همکاري مي کنند ما هم بايد دست آنها را بگيريم
صبح آمل: قرار بود پروژه ميدان قائم را شما وارد بشين و رقمي به عنوان 350 ميليون شايع شده بود به عنوان نظارت؟
خير اين موضوع را هم تکذيب مي کنم، من در پروژه هاي ايشان هيچ نقشي ندارم. پروژه 18 هزار متري در آمل داريم که براي اکسين است که يکي از همکارهاي خوب ما پيمانکاري و مهندسي آن را بر عهده گرفته، خدا تومان هم پولش شد مگر وي عضو شوراي شهر بود يا نزديک و معاون شهردار؟
صبح آمل:باتوجه به اينکه اين صحبت ها بيرون گفته مي شود و زمان مناسبي است براي پاسخ به اين صحبت ها
اتفاقا” زمان مناسبي است و از اين نشست استقبال کردم و از دعوت شما تشکر مي کنم
صبح آمل:صحبت آخر ما با توجه به اينکه يکي از دوستان هم انبوه ساز است، واقعا“ معضلي شده بود، مي گفتند فردوس قرباني حداقل 300 ميليون گرفت، اينو گرفت، اونو گرفت .. که الحمدالله پاسخ داديد
از همينجا در نشريه صبح آمل که هميشه واقعيت هارا نوشته و به همين دليل در دل مردم جا باز کرده، مايلم اعلام کنم که فردوس قرباني يک قرص نان تحت هيچ عنواني مديون کسي نيست، از هيچکس هم خواسته اي نداشتم و اگر هم خواسته اي داشتم شخص بايد تا به حال موضوع را رسانه اي مي کرد
صبح آمل: شنيده شده که از انبوه سازان خواستيد که سفارش هايشان از زرين سوله بيشتر باشد؟
اصلا و تکذيب مي کنم و بعيد مي دانم شخص آقاي زرين نژاد پروژه اي در آمل داشته باشند، پروژه هاي بزرگي در سطح شهر در حال انجام است که فلزي هم هستند، همانند آقاي فيروزي، آقاي عبدالله صالحي که سازنده آنها آقاي زرين نژاد نبود. زرين سوله از برندهاي معتبر کشور است که پروژه هاي کشوري دارد همانند اطلس مال که يکي از پروژه هاي عظيم کشوري است و پروژه هاي ايشان چند هزار تن است در صورتيکه نهايت پروژه هاي آمل 200 تن خواهد بود.
صبح آمل: مي گويند شما ثروتمند هستيد
من وضعيت مالي خيلي خوبي دارم چون از لحاظ پدري هم عقبه مالي خوبي داشتم و شوهرم چاپخانه دارد و خودم هم شم اقتصادي و ايده هاي اقتصادي زيادي در سر دارم
صبح آمل: مي گويند خيلي علاقمند به واحدهاي تجاري و مايل به سرمايه گذاري در واحدهاي تجاري هستين؟
خير، اصلا”
صبح آمل: واحد 700 ميليوني در سبزه ميدان ازآقاي عليپور نخريديد؟
من واحد تجاري ندارم، تمام اموال با سند مالکيت، به تاريخ روز، قبل از سال 1392 است و بعد از اين سال تحت هيچ عنواني حتي به نام دخترم تا شوهرم هيچ مالي در آمل خريداري نکردم
صبح آمل: يعني به غير از آمل هيچ جايي خريداري نکردين؟
به جز آمل جايي را نميشناسم، در واقع مي ترسم چون نمي توانم اعتماد کنم، دوستانم در کناره ساخت و ساز مي کردند مي گفتند تو بيا …
صبح آمل: نشون ميده که شايد پول نقد زياد داريد
حالا، ميشه گفت. اما بد نيست اين نکته هم گفته شود که پدر من پسر بزرگ نداشت و من دختر دوم خانواده بودم ، هميشه دوست داشتم کار کنم و هميشه با پدرم سر کار مي رفتم و روحيات او در کار در من هست. پدرم شم اقتصادي بالايي داشت و با وجود داشتن سرمايه کافي روي پاي خودش ايستاد. بر همين اساس من از دوم ابتدايي خودم پول تو جيبي هاي خودم را در مياوردم مثلا من در تابستون سال 66 فقط با فروختن گردو به بچه هايي که مي خواستند گردو بازي کنند 200تومان کار کردم در صورتيکه بهترين پول تو جيبي 5 تومن بود و به اندازه 40 روز پول توجيبي را خودم با تلاش بدست آوردم. چند سال بعد ان هم در دانشکده فني که درس مي خواندم با اينکه از لحاظ مالي هيچ مشکلي نداشتم اما باز هم کار کردم و کار کردن را دوست داشتم، پروژه هاي دانشجويي بچه ها را من انجام مي دادم و در قبالش حق الزحمه خودم را مي گرفتم. ويزيتور شرکت آيوا شدم که ام پي تي پلير مي فروخت که 80 تومان مي خريدم و 95 تومان پخش مي کردم و 15 هزار تومان سود من بود، بعدها هم که مهندس شدم در کار خريد و فروش زمين فعال بودم و اصلا سعي نکردم بواسطه زن بودن براي خودم محدوديتي ايجاد کنم اما از زمان ورود به شورا فعاليت هايم کم شد، هيچ کاري نکرديم اين همه حرف و حديث در موردش زده مي شود.!
صبح آمل: با اين روحيه اقتصادي که داشتين، با چه انگيزه اي وارد شورا شدين؟
خودم اگر بخواهم به کسي در انتخابات شورا راي بدهم، نخست اينکه بايد متخصص باشدکه تخصص لازم را داشتم، شجاع و نترس باشد که آدمي نبودم که به کسي باج بدم، نکته ديگر اين است که شکمش سير باشد تا نياز نباشد دستش را در جيب بقيه کند اما مهم ترين نکته روحيه کارگروهي را داشته باشد و اين روحيه را در خودم ديدم. در کارخانه اي مدير بودم که 200 کارگر مرد داشتم پس اين توانايي را دارم که در شوراي شهر براي مردم کار کنم
صبح آمل: يعني انگيزه شما براي وارد شدن به شورا فقط خدمت رساني به مردم بود؟
مسلما” اينطور نبوده و بايد بگويم که هرکسي که ادعا مي کند فقط براي مردم آمده واقعيت را نگفته و من جايگاه اجتماعي عضوشورا بودن را دوست داشتم.
صبح آمل: يعني قدرت طلبين؟
نه اصلا”، اگر قدرت طلب بودم که در 6 به 7 هاي شوراي شهر باج گيري مي کردم و سمتي را براي خودم مي گرفتم. هنوز از کسي خواسته اي نداشتم. نمي توان رئيس اداره اي را پيدا کرد که بگويد فردوس قرباني از من خواسته اي داشته، خواستم از اين جايگاه اجتماعي براي کمک و خدمت به مردم استفاده کنم و به نظر خودم هم توانستم در اين قضيه موثر باشم. نکته اي که بايد گفته شود اين است که با آگاهي هاي فني که داشتم جلوي خيلي از مصوبه هايي که مي توانست بيت المال را از بين ببرد ايستادم! نزديک 20 ميليارد تومان در پروژه هايي که به افرادي متصل بود و به بهانه راي مي خواستند انجام دهند جلويشان را گرفتم و مستندات آن هم موجود است که اين اتفاق براي خودم هم دشمن تراشي کردم اما مهم خدمت به مردم و احترام به راي آنها است
صبح آمل: يعني اين پروژه ها منافع شهرداري و بيت المال از بين مي برد؟
بله و به همين دليل دشمن هاي بسياري هم پيدا کردم. کار در شهرهاي کوچک از نظر کسي که در شورا فعاليت مي کند خوبي و بدي هايي دارد، قسمت بد آن اين است که فردوس قرباني اگر مي خواهد وارد شورا شود با توجه به اينکه برخي در آمل بيشتر از اينکه به عقبه و سابقه و کارايي فرد دقت کنند به فاميل و طايفه دقت مي کنند بر همين اساس بايد چند ده ليدر قوي داشته باشد که بتوانند برايش راي جمع کند و مردم را دقيق آگاه کنند نسبت به اتفاق و اشخاص. وقتي هم وارد شورا مي شويم خواسته هايي دارند که برخي از آنها معقول و قانوني نيست و بحث منافع است و مي گويد بايد فلان طرح مصوب شود اگرنشود ديگر برايت کار نمي کنيم و قطع همکاري مي کنم روي اين حساب شايد چشم ها روي برخي واقعيات بسته شود ولي من اين کار را نمي کنم و شايد بگويند خانم قرباني ما براي شما کار کرديم و انتظار نداشتيم با مصوبه ما مخالفت کنيد ولي من اين کار کردم، چون پيش خودم گفتم که اگر براي دوره بعدي شورا کانديد نشوم پيش وجدان و خداي خودم راحت هستم که من 4 سال با شجاعت و حريت کار کردم.
صبح آمل: چند اسم نام ميبرم، در خصوصشان صحبت کنيد
آقاي جورسرا
رفت و آمد قديمي داريم که جنبه دلي و رفاقتي دارد و اصلا” در مسائل و تصميم گيري هاي من هيچ دخالتي ندارد، نه تنها ايشون حتي همسرم هم دخالتي نمي کند، من آدم خودراي و لجبازي هستم، چيزي را که خودم بخواهم انجام دهم کسي نمي تواند نظر من را عوض کند
آقاي حسني
جزو نيروهاي خوب و سالم مجموعه شهرداري است و من سلامت کاري وي را بسيار قبول دارم چون چندسال در سازمان عمران که بودجه اش به اندازه يک شهر همجوار ما شايد باشد فعاليت مي کرد بي انکه نکته منفي در کارنامه ايشان باشد
آقاي عقيلي نژاد
ايشان هم از همکارهاي ما هستند ولي نسبت به کارهاي مردم منعطف نيستند، انعطاف پذيري بسيار پاييني دارند. هيچوقت از وي خواسته شخصي نداشتم ولي مردم گاها اعتراضاتي نسبت به وي دارند البته بايد بگويم که آقاي عقيلي نژاد آدم قانونمندي است و مايلند همه چيز عين قانون انجام شود ولي اگه ما بخواهيم همه چيز عين قانون بدانيم پس ما براي چي هستيم؟ اگر به اين صورت بود 2 نفر کتاب قانون جلوي خودشان مي گذاشتند و طبق همان پيش مي بردند
آقاي يوسف نژاد
مثل برادر من هستند، همه جا گفتم اين جا هم مي گويم که با وي نزديک به 10 سال است که رفت و آمد خانوادگي دارم و انسان فني و کاربلدي هستند و برخلاف يکسري حاشيه هايي که براي ايشون درست کردند ادم سالمي هستند وهيچوقت نديدم که کسي بيايد و بگويد که وي خطايي کرده، مقداري محافظه کار هستند و جسارت من را نداردند
احمد اميرسليماني
مقتدر، پاک دست، طبعش بلند است و بسيار هم بلندنظر
صبح آمل: اعتراضاتي نسبت به انتصاب آقاي حسني به عنوان شهردار منطقه دو هست و غيرقانوني مي دانند
مسوليت اين امر با خود شهردار است، در مجموعه شهرداري اختياراتي به شهردار داديم و شورا به عنوان بالا دست و نظارتگر بر شهرداري، شخص شهردار را ميشناسد و به نظر من گاهي بايد انتظاراتمان راپايين بياوريم، وقتي مدير اجرايي را انتخاب مي کنيم و از آن مدير اجرايي کار مي خواهيم به ان شخص بايد اين اجازه داده شود که نيروهايي که خودش مي تواند با آنها بهتر کارکند منتخب کند نه با اصرار اعضاي شورا و من هميشه به انتخاب هاي آقاي اميرسليماني احترام گذاشتم چون ما کار از وي مي خواهيم. شايد نسبت به برخي مديران که در مجموعه ايشان کار مي کنند نگاه مساعدي نداشته باشم اما هيچوقت اين اجازه را به خودم ندادم که دخالت کنم و بگويم از فلاني خوشم نميايد او را عوض کن و تاکيد مي کنم شخص اميرسليماني بايد مجموعه بزرگ شهرداري را هدايت کند.
صبح آمل: يعني اعتقاد داريد با توجه به اينکه ايشان را انتخاب کرديد و از عملکردش هم راضي هستيد و وقتي به او اختيار ميدين نياز نيست که براي هر موردي پاسخگو باشند؟
مگر اينکه خلافي سر بزند و از مسير خدمت رساني منحرف شوند تا نياز به نظارت شورا باشد
البته الان هم بر کار شهرداري نظارت مي کنيم و جزو وظيفه ذاتي ما است
صبح آمل: ميشه گفت به نحوي ايراد گيري هاي سياسي است؟
بله به نظر من هم ميشه از اين عنوان استفاده کرد برخي ايرادات به شهردار شايد براي ديده شدن باشد در صورتيکه اگر انرژي را جاي ديگر خرج کنند مي توانند باعث بهبود عملکرد شهرداري و پيشرفت مجموعه شوند
صبح آمل: در بحث انتصابات، کساني که منتصب به شما هستند و سمت دارند در شهرداري، در اين خصوص چه نظري داريد؟
هيچکدام از فاميل هاي درجه يک بنده در شهرداري و سازمان هاي زيرمجموعه آن استخدام نيستند. نکته اي که خيلي ها روي آن مانور دادند در خصوص برادر معلول من بود که ديپلم باغباني و معلوليت جسمي دست و پا دارد که نزد پيمانکار در واحد گلخانه شهرداري کارگري مي کند که دوست دارم يک روز خبرنگاران به صورت کاملا” اتفاقي وارد مجموعه شوند و از طرز کار کردن يک فرد معلول گزارش تهيه کنند تا همشهريان نسبت به اين قضيه واقف شوند. اين امر هم از طريق من نبود و پيمانکار مربوطه يکي از دوستان قديمي پدر من بود که قبلا” با هم در معدن شن و ماسه پدرم همکار بودند و پدرم به ايشان تاکيد کرد که مسائل مالي براي ما اهميتي ندارد و فقط دوست دارم فرزندم که باغباني هم خوانده اگر ميتوانيد جايي مشغول شود که اتفاقا” از جمله نيروهايي است که همه از وي راضي هستند و اين در صورتي است که به عنوان يک عضو شورا شايد اين توانايي را داشتم که برادرم را در سازماني مشغول به کار کنم، گوشه اي بنشيند و تلفن جواب بدهد همانند بقيه دوستان که اقوامشان 2 تا 3 ميليون حقوق مي گيرند آن هم زير کولر و بخاري ولي برادر من با چکمه در سرما و گرما در گلخونه شهرداري سخت کار مي کند
صبح آمل: داماد شما در سازمان عمران چه همکاري مي کند؟
او هم به صورت کارگر روزمزد است و از سوي من معرفي نشده و بخاطر ارتباط قبلي که خودش با يکسري از دوستان داشت آنجا به صورت روزمرد فعاليت مي کنند. هنوز هم برخي به او مي گويند تو که فردوس قرباني فاميلت هست چرا صحبت نمي کني که واسطه شود که ميگويد و اين موضوع ربطي به فردوس قرباني ندارد
صبح آمل: موضوع فيش حقوقي شهردار که مطرح شد در اين خصوص چه نظري داريد؟
اقاي اميرسليماني، شهردار آمل يک فرد متخصص، دانشجوي دکتري شهرسازي و کارشناس رسمي دادگستري است و بودنش به عنوان شهردار از يکسري از فعاليت هاي قانوني که در گذشته داشته او را منع کرده اما با اين حساب و با وجود همه حرف و حديث ها، در حال برآورده کردن انتظارات مردم و شوراي شهر است و بهانه اي نمي آورد و تا به حال هيچ خواسته اي از اعضاي شوراي شهر نداشته است. فيش حقوقي که همه نام ميبرند مربوط به آخر سال بود که تمام آن با مصوبه شورا و عين قانون و با امضاي کميته انطباق پرداخت شد و چيزي نبود که ايشان خودش نامه اي بزند و مستقيم از حساب شهرداري پرداخت کند و به شما قول مي دهم اميرسليماني نگاه مالي به کاري ندارد و با دل و جان در حال خدمت به مردم است. قبل از اينکه به عنوان شهردار انتخاب شود کارهاي پيمانکاري بزرگي را داشت و منزل و ماشين فعلي او مربوط به قبل از انتخابش به عنوان شهردار است حتي در دوره اي به دليل فعاليت هايش درخواست استعفا از شهرداري را داد که شهردار وقت به دليل نياز مجموعه به وي مخالفت کرد.
صبح آمل: مي گويند يکسري از مهندسين پيش خريد کردين و مهرهاي آنها پيش شماست
اصلا”، اگر مواردي هست اعلام کنند
صبح آمل: ايا اقاي فيروزي اسپانسر انتخاباتي شما بود و 100 ميليون به شما کمک کرد؟
قبل از انتخابات نه آقاي فيروزي را ديده بودم و نه ميشناختم. در ساليان قبل، کميسيون توافق وجود داشت که در آن عضو شورا، شهردار و يک عضو ديگر بودند که با انبوه ساز جلسه مي گذاشتندتا در خصوص تراکم مازاد صحبت کنند، اگر قرار بود رانتي وجود داشته باشد شايد مربوط به ان زمان بود. اگر فردوس قرباني در آن زمان عضو شورا بود، بله، مي توانستم حرف شمارا قبول کنم، انبوه ساز را تحت فشار قرار مي دادند و مي گفتند يا پروژه و پول را به من مي دهي يا من مصوبه تو را از دور خارج مي کنم اما از دوره چهارم شوراي شهر، طبق نظر بازرسي، جز تخفيف کلي که به همه انبوه سازان داده مي شود، تخفيف جزيي و تنها به يک شخص خاص وجود ندارد تا نکته مبهمي باقي نماند. بايد بگويم که رانت بسياري وجود داشت، من خيلي چيزها ديدم، مثلا مي گفتند با توافق 50 درصد تخفيف ، 100ميليون تبديل به 50 ميليون ميشد يا مثلا” در گذشته مي شنيديد که شخصي مي گفت من برايت آنقدر تخفيف مي گيرم و در ازاش فلان قدر پول مي گيرم اما در دوره چهارم من قسم تمام همکارهايم را مي خورم و به آنها مطمئن هستم گرچه برخي آنقدر با من مهربان نيستند. به جرات مي گويم که تمام انبوه اسازان ما بايد تمام مبالغ خودشان را به شهرداري بدهند تا بتوانند پايانه کار بگيرند و هيچکدام از اعضاي شوراي شهر ديگر نمي توانند کاري کنند. در مدت اخيري که در شوراي شهر هستم از 4 پرونده ايشان 2 پرونده را غلع و 2 پرونده ديگر را ضريب حداکثري براي انها زدم با اين اوصاف چگونه گفته مي شود که من به ايشان کمک کردم يا از ايشان کمک گرفتم
صبح آمل: در خصوص حضور خبرنگار در جلسات، نظر شما چيست؟
اتفاق خوبي است و چيزي نداريم که از مردم مخفي کنيم، حضور خبرنگار باعث مي شود که مردم بفهمند که چه کساني دغدغه شهر را دارند وچه کساني به موقع مي آيند، هستند اشخاصي که با بيخيالي برگه حضور را امضا مي کنند تا حق جلسه خود را بگيرند، موافق حضور خبرنگاران هستم اما متاسفانه يکسري از دوستان که بهتر است اسم انها را خبرنگار نما بگذاريم دنبال آتو گرفتن هستند، انتقاد به جا و سازنده خوب است و هميشه استقبال مي کنم اما اين موضوع در نظر بگيريد که من جوان هستم و تازه اول راه من است و اگر بتوانم همين الان خودم را اصلاح کنم مسلما در راهي که پيش گرفتم مي توانم موفق باشم اما اگر تلنگري زده نشود و بيدارم نکنند شايد در بخشي مسير را اشتباه برم. براي من بزرگترين سرمايه ابروي من است. دختر 6 ساله اي دارم، معتقدم هرچقدر که به او مال و سرمايه بدهم بزرگترين سرمايه اي که مي توانم به تنها دخترم بدهم ابرو است.
صبح آمل: پس يعني اگر عده اي مخالفت مي کنند به حضور خبرنگار يعني نمي خواهند ديده شوند و نمي خواهند زير ذره بين بروند
بله، درست است
صبح آمل: در خصوص عده اي که به دنبال بهانه هستند، فکر نمي کنيد که شايد ضعف در روابط عمومي و سخنگو داريد که نمي توانيد با خبرنگار ارتباط درستي برقرار کنيد
به نظر من متولي امر بايد در اين خصوص به ما کمک کند
کسي که به عنوان روابط عمومي ميگذاريد بايد تخصص داشته باشد
يکي از بزرگترين معضلات شهرداري هاي کل کشور اين است که متاسفانه نيروي متخصص زيادي نداريم. متاسفانه بايد گفت که افراد با شايسته سالاري و لياقت سنجي وارد نشدند وبا رابطه وارد شدند، نخبه هايي بيرون از مجموعه شهرداري داريم.
يعني روابط عمومي خوب و نخبه ندارين که بيارين؟
چرا که نه، داريم، متاسفانه خبرنگاراني را هم جذب کرديم اما از بقيه رپورتاژ و خبر مي گيرند و با افراد کار مي کنند. در ابتدا که مي خواستند وارد مجموعه شهرداري بشوند قرار بود بهترين هارا براي شهرداري انجام دهند
اينکه مي گويند خبرنگار نيايد چه؟
در اين بحث روابط عمومي مقصر نيست و او از بالا دستي دستور مي گيرد
نامنظمي برخي اعضا در حضور در جلسات را که خبردارند شايد بواسطه حضور خبرنگار خودشان را جمع و جور کنند
البته خيلي ها با ديدن خبرنگار هم خودشان را جمع نمي کنند
شما نمي توانيد روابط بهتر ايجاد کنيد مابين خبرنگاران و اعضا
خير نمي توانيم، نمي گذارند، 90 درصد خبرنگاران قبول دارم اما چندنفري هستند که نگاه خودشان نسبت به فرد را انعکاس مي دهند. معتقدم رسالت رسانه اي بايد بي حب و بغض انجام شود.
صبح آمل: در 3 سال و نيم شما چند ماموريت خارجي رفتين
يک سفر
صبح آمل: اعتقاد دارين اين سفرهابايد از طريق اعضا انجام شود
سفر مربوطه کاملا تخصصي و همايش صنعت ساختمان بود واين سفر در صحن علني شورا مصوب شد و در کنار اعضاي متخصص شوراي شهر چند عضو غيرمتخصص هم در اين سفر حضور داشتند که بيشتر اين سر و صداها بابت حضور آنها بود. نيت اين سفر بازديد از آخرين دستاوردهاي شرکت و مشاهده دستگاه هاي روز دنيا بود و به نظر من سفر مفيدي بود وحتي يک سفر ساده به محمودآباد و بابل جهت بازديد از روند شهرسازي هم مي تواند حائز نکات جالب و پراهميتي باشد
بسيار سفر بايد کرد تا پخته شود خامي!
صبح آمل: مي گويند بعد از اين سفر ارادت شما به آقاي اميرسليماني بيشتر شد
من ارادتم به ايشان را در روز 12 شهريور سال 1392 که تنها داييم ساعت 5 صبح فوت کرد به وي نشان دادم که به جاي رفتن به مراسم دفن به شورا رفتم تا انتخاب مجدد اقاي اميرسليماني به عنوان شهردار بي حرف و حديث باشد
صبح آمل: اصليت شما به کجاست؟
پدرم 45 سال است که در آمل زندگي مي کند و من هم در آمل به دنيا آمدم اما اصالت پدري من روستايي است بين آمل و بابل به اسم زاهد کلا
صبح آمل : صحبت اخر
از مردم خواهش مي کنم که واقع گرا باشند و نگاه راي دادن بر اساس طايفه و فاميل را کنار بگذارند و به افرادي که مي توانند به شهر کمک کنند و تخصص و تجربه کافي را دارند و خوش سابقه هستند راي بدهند.