مدتی در قرنطینه به سر می برد، می خواستند ظاهرش را تغییر دهند، نو شود، خیابانی که رنگ و بوی قدمت داشت! قرار بود سنگ فرش شود تا دیگر پیاده رو شود نه ماشین رو! غربی و شرقی شهرداری را می گویم، همان خیابان هایی که همه مان حداقل یک بار از آن عبور کردیم. سنگ فرش و انتهای آن بسته شد اما وقتی در آنجا قدم میزنی انگار معضل جدیدی پدید آمده! سد معبر!
در خیابان در حال قدم زدن بودم که به غربی شهرداری رسیدم که با صحنه ای عجیب مواجه شدم! کاسبان گویی مغازه خود را کوچک می بینند و هرچه دارند در بیرون برای تماشا می گذارند! وقتی قدم می زنی حتی می توانی قدم هایت را هم بشماری! یک، دو، سه، مانع ! یک دو سه چهار پنج، مانع، مانع و مانع!
البته انگار این تنها مشکل من نیست! از مادر و فرزندش که در کالسکه به سختی در حال حرکت هستند تا دخترکی که پاهایش به یکی از این موانع گیر می کند ومی افتد و وقتی به مغازه دار اعتراض می کند اینگونه پاسخ می شنود:« حواست کجاست خانم مانکنمو انداختی » در ذهن با خود می گوید ماهی 4 میلیون تومان اجاره، 500 هزار تومان پول برق، 700 هزار تومان پول کارگر را باید به نحوی جور کنم! شاید به این صورت حق را به خود می دهد و مانکنش را در وسط کوچه می گذارد تا مشتری وارد مغازه شود! البته همسایه بغلی هم برایش اهمیتی ندارد!
ابراهیم ملوک زاده سال هاست که در این خیابان کاسب و مغازه دار است، البته رییس هییت امنا خیابان غربی شهرداری ، می گوید در گذشته که صاحب مغازه خودش بود دلش برای مغازه و این خیابان می سوخت و زیبایی محل کارش در اولویت بود اما از سال 1388 که اکثریت مغازه ها به اجاره رفت دلسوزی هم همرایش رفت!
می گوید شهرداری نزدیک به 400 میلیون تومان از سنگ فرش تا سقف در اینجا هزینه کرده و تنها اب نما، رنگ امیزی چوب ها سقف و چراغ های برق برای روشنایی مانده :« همکاری با شهرداری برای خودمان ارزش افزوده دارد و سهولت مردم در رفت و آمد باعث دیده شدن و فروش بیشتر ما می شود اما برخی مغازه داران با زیرپا گذاشتن این موضوع باعث نازیبا شدن خیابان می شوند»
اینگونه ادامه می دهد که اجاره مغازه های اینجا از چند سال پیش پانصد هزار تومان بود و الان به چهار میلیون وپانصد هزار تومان رسیده و مغازه های دو نبش به 15 میلیون هم می رسد.
معتقد است نرخ دست کسی نیست و هرکسی قیمت بالاتری بگوید اجاره به آن تعلق می گیرد:« مشاورین املاک در این مناط ق جولان می دهند و قیمت مغازه ها در این منطقه در دست آنها است»
از ماست که بر ماست” را با کشیدن یک آه بلند می گوید:« فضا در این خیابان باز شده و دیگر ماشینی عبور نمیکند به همین دلیل مغازه داران مانکن و اجناس خود را بیرون می گذارند، گویی رعایت حقوق همدیگر و عابر برای آنها معنی ندارد»
مغازه ای را نشان می دهد که چندین مانکن در بیرون گذاشته و با عصبانیت می گوید:« برخی از مغازه داران دید همسایه خود را به طور کامل کور می کنند که جدیدا بابت سد معبر همسایه ها با هم درگیر شدند و وقتی با آنها صحبت می کنیم با ” باشه اقا ” می خواهند صورت مسئله را حل کنند
او خواستار حضور ماموران سد معبر شهرداری در این خیابان شد و گفت: در اسفند 94 ماموری از طرف شهردرای آمد و در آن بازه زمانی هیچ مشکلی در این خصوص نداشتیم اما وقتی رفت دوباره مشکلات ما شروع شد
به سمت یکی از مغازه داران رفتم، کمی عبوس به نظر می رسید، در این کسادی بازار همسایه اش با سد معبر دید مغازه اش را گرفته و بیشتر باعث عصبانیتش شده، وارد مغازه اش شدم وقتی خودکار و کاغذ را دستم دید فهمید که خریدار نیستم، فروشنده سر حرفش باز می شود:« چندین ماه است که اینجا مغازه اجاره کردم اما از همان روز اول همسایه باعث مشکلاتی برای من شد و اگر حرفی بزنیم کار را به درگیری می کشاند»
با ابهام از آینده شغلی اش می گوید:« ماهی 4 میلیون تومان باید اجاره بدهم و زن و بچه هم دارم چطور می توانم بااین شرایط ادامه بدهم؟»
با صدایی که رگه های از نارضایتی در آن دیده می شد ادامه داد:« به من می گویند مانکنت را عقب بزار تا ما هم بزاریم، من عقب می کشم نیم ساعت بعد میبینم باز همان آش و همان کاسه! چه کنیم خدا می داند!»
می گوید وقتی اعتراض می کنیم می گویند ” همینه دیگه” و از این دست حرف ها باعث شده زد و خورد و درگیری های زیادی در این کوچه داشته باشیم.
درد و دل کاسبان محل تمامی ندارد، همه شان بالاتفاق معتقد بودند باید شهرداری به داد این خیابان ها برسد، اما نکته جالب که حائز اهمیت است فعالیت دو دست فروش در ابتدای آن است، دستفروشانی که با رعایت حقوق عابران و کسبه کسی از دست آنها ناراضی نیست و همه از بودنشان راضی هستند. یکی از کاسبان در مورد آنها می گوید: « سید و اصغر اقا در این چند سال باعث ناراحتی کسی نشدند و همه آنها را دوست دارند، کاش مغازه داران رسم و معرفت همسایگی را از آنها یاد بگیرند.
به سد معبر شهرداری رفتم تا موضوع را بیشتر از زبان نورانی، سرپرست واحد سدمعبر جویا شوم، وی معتقد بود که ارتباط بین هیات امنا و سدمعبر شهرداری باید دو سویه باشد و چشم همه نباید به شهرداری باشد تا او کاری انجام دهد و حرفش را با یک مثال ادامه می دهد: « هیات امنای خیابان مخابرات ارتباط تنگاتنگی با ما دارند و مشکل سدمعبر در این کوچه معنایی
ندارد»
می گوید بعد از سنگ فرش کردن خیابان غربی و شرقی قرار بر این شد که جنسی بیرون از مغازه نباشد اما با صحبت های هیات امنای مسجد قرار بر این شد که نیم متر ار عرض کوچه برای مغازه داران باشد که متاسفانه برخی این موضوع را رعایت نمی کنند»
ادامه داد: مدتی پیش و با پیگیری های اقای ملوک زاده پیش گشت هایی انجام شد اما این امر نیازمند پیگیری های مستمر می باشد
معتقد است: ماموران شهرداری به طور مستمر در حال گشت زنی هستند تا مشکل سد معبر حل شود:« تخلفات موجود را به گوش ما برسانند تا در سریع ترین زمان آن را حل کنیم»
در انتها امیدواریم با رعایت قانون توسط مغازه داران ارامش به این کوچه بازگردد تا دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم
