سلسله افاضات میرز آقا

از مزایای گذر عمر و پابه سن گذاشتن ویا بقولی دیدن در خشت خام، یکی مشاهده تغییرات شگرف در محیط زیست و محیط زندگی است که با گذشت زمان و پس از سالها اتفاق می افتد برای همین است که تا کسی به این نعمت اجباری خدادادی کبر سن نائل نشود و مشاهده تغییرات را که بطور تدریجی در محیط زندگی ایجاد می شود بچشم نبیند اهمیت آن را درک نخواهد کرد. البته این تغییر در مورد مسائل محیط زندگی در بیشتر موارد دارای مزایایی است و هزینه های نگهداری و حفاظت را در محیط پیرامون مان کم می کند و تا کنون کسی متوجه این مزیت نبوده و بلوغی از کشفیات جدید حقیر تلقی می شود از جمله این تغییرات که با گذشت زمان بوجود آمده و نشان می دهد گذشتگان ما در بعضی از موارد چقدر بیکار بوده اند و بی دلیل این همه دستگاه های عریض و طویل درست کرده اند که مراقب یک مسئله کم اهمیت! باشند و با این کار بعضی از منابع ما را بهدر دادند اثبات ناکارآمدی بستر پهن و گسترده همین رودخانه همشهری امان هراز است!
ما که سنی ازمان گذشته بیاد داریم که بستر این رودخانه پس از گذر از سرچشمه های لار و سایر ییلاقات و باز کردن راهش از لابلای سنگهای مسیر کوهستانی و مبارزه با موانع انسانی و .. وقتی وارد ورودی های شهرمان یا باصطلاح دشت آمل می شد بسیار پهن و وسیع می شد بطوریکه در مناطقی بعد از پارک جنگل و منطقه کرسنگ تا کمربندی چند صد متر بستر بلا استفاده داشت و این موضوع در بعضی از اوقات موجب پهن شده عرض رودخانه هم می شد چون این فضا را برای عرض اندام! داشت لذا روستائیان عزیزمان برای گذر از این بستر و رودخانه و عبوردادن دام هایشان با مشکلات زیادی روبرو بوده اند ضمنا گذشتگان ما هم برای این که مشکل بیکاری تحصیلکرده های آن زمان را حل کنند بفکر افتادند که از این بستر محافظت کنند و اقدام به درست کردن اداراتی برای حفاظت این بستر و رودخانه نمودند از جمله اداره آبیاری و منابع طبیعی و …. این بستر وسیع و نازنین هم در حال هدر رفتن بود تا این که در دهه های اخیر عده ای از افراد مطلع متوجه این هدر رفت شدند و شروع کردند به تصرف این بستر بلااستفاده و الحمد الله تا میزان زیادی جلوی این هدر رفتن را گرفتند !
عده ای از این عزیزان از آنجایی که دغدغه تولید و ترویج کشاورزی داشتند با قبول زحمت و پاکسازی قسمتهایی از بستر هراز اقدام به ایجاد زمین های کشاورزی کردند عده ای هم با کمک همان اداراتی که برای حفظ و حراست از همین بستر بوجود آمده بود! و برای اعتلای شعار تولید ملی اقدام به تاسیس کارخانه وشرکت تولیدی و … کردند قسمتهایی را هم بعضی از اداراتی که حقی برای خودشان قائل بودند تصرف کردند تا شاید بعدا بدردی بخورد یک سری ادارات و شرکت هایی هم آستین بالا زدند و اقدام به ساخت کارخانه آسفالت و ورزشگاه و…. و خلاصه هر کسی که یک گوشه کار را گرفت تا بیش از این، این سرمایه ملی بهدر نرود الحمد الله در حال حاضر قسمت زیادی از این بستر باقی نمانده تا بهدر برود ! و افراد دیگری در حال مطالعه گرفتن مجوز برای استفاده قسمتهای باقیمانده هستند تنها مشکلی که در این میان وجود دارد خود رودخانه هراز است که قسمتی از این بستر را غیر قابل اشغال کرده و موجب شده که نشود از آن استفاده بهینه کرد !
البته این کار تصرف بستر هراز چندین حسن داشته است که بعلت اینکه تدریجی بود کسی متوجه آن نشده و آن عده کمی هم که متوجه شدند به روی خودشان نیاوردند و افشای آن به این شکل بنوعی از کشفیات مهم میرز آقا در این مقوله مهم بود لذا میرز آقا ضمن برشمردن مزایای این کار پیشنهادات ارزنده ای در این باب و مسائل مشابه دارد که بشرح ذیل باستحضار می رسد: یکی اینکه این کار حفظ و حراست از بستر هراز را که وقت و انرژی زیادی از گذشتگان ما را بهدر داده بود کم کرد لذا ادارات محترمی که در حال حاضر وظیفه حفظ و نگهداری این بستر را عهده دار می باشند می توانند ضمن استراحت مطالعات و تحقیقات خود را معطوف به سایر رودخانه های کوهستانی و فرعی و چگونگی استفاده بهینه از بستر آن رودخانه ها بنمایند.
یا اینکه این ادارات در همدیگر یا با سایر ادارات ادغام شوند. دوم اینکه از هدر رفت این همه بستر وسیع و بزرگ آنهم برای رودخانه ای که سال به سال لاغرتر می شود و در جاهایی بقول محلی ها باندازه یک کیله ! شده جلوگیری شد سوم این که در هر حال این کار موجب شکوفایی تولید و صنعت و کشاورزی و ورزش و … گردید و چهارم اینکه ضمن اشتغال زایی به اقتصاد عده ای از کار آفرینان کمک شد. حال اینکه چرا یک فرماندار ، شهردار ، یا مسئولی نیامده و از این بستر ملی یک پارکی ، باغ پرندگانی، باغ گلی ، استراحتگاهی و …. درست نکرده بحث دیگری است مگر شهرهایی مثل اصفهان که کنار زاینده رود این چیزها را درست کرده اند چه گلی به سرمردمشان زدند فقط موجب شلوغی بیش از حد شهرشان شدند بطوریکه مردم اصفهان بعلت شلوغی بیش از حد خواب و خوراک ندارند و اخیرا درخواست کردند پس از انتقال پایتخت اصفهان هم به جای دیگری انتقال یابد! و اما پیشنهاد ، میرز آقا ضمن ابراز خوشحالی و شعف از این تغییر تدریجی و زحمات دست اندرکاران چند پیشنهاد ارائه می کند تا راهگشای کار مسئولین و آیندگان در آینده قرار گیرد.
یکی واگذار نمودن بعضی از کارها به گذر زمان است یعنی اینکه ادارات محترم ذیربط بعضی از کارها را رو بیخیال شوند و بعبارتی بی ربط شوند تا بخودی خود و با گذر زمان کارها حل و فصل شود اینجوری تا حدود زیادی از اتلاف وقت و هزینه در دستگاه ها جلوگیری شده و ضمنا از ایجاد فشار و استرس به بعضی کارمندان و مسئولین گرامی جلوگیری می شود . پیشنهاد دوم اینست که با توجه به اینکه چند وقتی است رودخانه هراز بنای ناسازگاری در پیش گرفته و هر موقع دلش خواست کم آب شده و هر وقت که خواست سر ریز می کند و باعث ایجاد خسارت برای عزیزانی که در داخل بستر اقدام به ساخت تاسیسات یا زمین کشاورزی نموده اند می کند و تا پر روتر نشده و پا را از این فراتر نگذاشته و در آینده به بچه های ما نگفت : وچه اته کمی اونوتر بور من رد بووشم! لوله ای از سرچشمه هراز و رودهای فرعی کوهستانی کشیده شود و آب رودخانه هراز از طریق لوله!
به دریا هدایت شود با اینکار قسمت های باقیمانده از بستر که در حال حاضر در اشتغال رودخانه محترم است آزاد شده و مورد استفاده سایر علاقمندان که دغدغه های چیزهای دیگر را دارند قرار می گیرد به این ترتیب هم تکلیف آن قسمت باقیمانده معلوم می شود و هم اشتغال زایی میشود و هم در تحقق چند تا شعار تلاش شده است.
در خاتمه میرز آقا ضمن تقدیر و تشکر از مسئولین محترمی که با عدم مداخله در بعضی از امور موجبات رشد و شکوفایی کشور را فراهم می کنند آمادگی خود را برای ارائه مشاوره و راهکار به سایر مسئولین در امور مختلف اعلام می کند.
ارادتمند همگی – میرز آقا

اشتراک گذاری این مطلب در :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در ادامه بخوانید ....

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری این مطلب در :

گفتگوی اختصاصی صبح آمل با خانم مهندس سمانه هندویی معاونت مالی و اداری شرکت های گروه هندویی و عضو هیئت امنای شهرک شهدای تشبندان محمودآباد: واقعیت این است که در دنیای امروز ‌ صدای مردان چنان بلند شده است که گاهی، شاید برای ایجاد تعادل، باید از مردها خواست تا کمی سکوت کنند تا صدای زنان موفق دنیا بهتر شنیده شود