افشین لاریجانی. مدیر مسئول
گردشگری ایران از دردها، مشکلات و معضلات بسیاری رنج میبرد؛ شماری از آنها به خاطرعدم درمان بهموقع، نادرست و یا در حد تسکین با نسخههای ساختگی، مطابق میل درمانگران و تعدد و تغییر بیش از اندازه این قشر از مداواکنندگان و ابواب جمعی آنها که اغلب فاقد عِرق و تعصباند و صرفاً چند صباحی را با حال ناخوش آن، خوش بودهاند، بیماری گردشگری را پیچیدهتر و مزمنتر کرده است.
حال آنکه دردها را پیران صاحبدل، مجرب و خاک صحنه گردشگری خورده تشخیص دادند و نسخه درمانش را بارها به نگارش درآوردند.
تازهواردان اما با ملازمانشان، به اندیشههایی که در نسخههای فرزندان دلسوخته وعاشق سرزمین مادری نهفته بود، وقعی ننهادند و مسیر نافرجام خود پیمودند.
این صنعت لوکسِ در عین حال مردمی، نیازمند سکانداریِ مدیرانی به دور از عافیتطلبی، مصلحتاندیشی، منفعتگزینی، محافظهکاری و انفعال است.
مدیرانی که منافع جمعی و سرزمینی را بر مصالح شخصی رجحان نمیدهند، بیتردید حال این بیمار را ناخوشتر خواهند کرد. آنهایی که شعار جایگزین نفت را برای گردشگری سر دادهاند، آگاه باشند و بدانند، گردشگری، خود، نفت است نه جایگزین آن!
در این سالیان در سرزمینی که گوهرهای بیکران برای خوشبختی خود و سعادت خانواده خویش دارد، چهها که بر سر این صنعت پاک نیامده است. گرچه این خانوادهِ بزرگ عیالوار تلاش کرد، با لبخندی بر لب، حلال مشکلات و با سکوتش از دشواریهای بیشتر دوری کند.
اینک که رخداد بزرگ انتخابات و آرا قابل تامل هموطنان منجر به انتخاب رجلی فرزانه و دانشمند برای ریاست جمهوری ایران اسلامی با پیام مهم گفتمان “تغییر منطقی و اصولی” شده است، فرصت ذیقیمت را میبایست غنیمت شمرد.
لذا علاوه بر همۀ داشتههایمان که به نسبت برای خوشبختی این صنعت وافی و کافیست، نیازمند مدیر گردشگری حاذق و جهاندیده در راس و به تبع آن نیروهای کاربلد در تمام سطوح ملی و استانی هستیم.
مدیرانی که در این صنعت سیاستورزی کنند نه سیاسیکاری. دانش و مهارت اجرایی داشته باشند نه مبتدی و تازه به دوران رسیده. اخلاقگرا باشند نه اقتدارگرا. قشونِ ملازمان خارج از این صنعت راه نیاندازند. این صنعت به قدر کافی انسانهای فرهیخته و اندیشمند در دامان خود پرورانده است.
آنهایی که به اشتباه آمدند، اشتباهات بزرگتر را بر جای گذاشتند، اما اکنون گردشگری دیگر تاب تکرار اشتباهات را ندارد.
گردشگری را صنعتی پرآوازه در گیتی نام نهادند که راه نجات اقتصاد قریببه اتفاق سرزمینهاست و مریدان بسیار دارد و شهروندان پرتعدادی در جهان از آن بهره میبرند و روزی میخورند. اجازه ندهیم بیش از این، عنوان سرزمینی را در همین دنیا به یدک بکشیم که دستخوش سیاسیبازی و سوء مدیریتهاست.
به امید روزهای روشن