گفتگوی اختصاصی صبح آمل با خانم مهندس سمانه هندویی معاونت مالی و اداری شرکت های گروه هندویی و عضو هیئت امنای شهرک شهدای تشبندان محمودآباد: واقعیت این است که در دنیای امروز ‌ صدای مردان چنان بلند شده است که گاهی، شاید برای ایجاد تعادل، باید از مردها خواست تا کمی سکوت کنند تا صدای زنان موفق دنیا بهتر شنیده شود

روزی که صدای مردان و زنان در فرهنگ و اقتصاد و سیاست و مدیریت به یک اندازه اهمیت یافت، اهمیت یکسان الزاماً به معنای تعداد یکسان یا شرایط یکسان نیست، زن موفق بودن یعنی به راحتی یک انسان، یک زن، یک مادر و یا یک همسر باشی عشق کنی و عشق بدهی. مدام به رفتن فکر می کند نمی خواهد اسیر یکجانشینی شود طوری که موقع پیاده کردن مصاحبه اش از لیست کردن این همه توانایی و تخصص دست هایم خسته شده اما او تمام این سر تیترها را زندگی کرد و سالها برایش زحمت کشید و ساعتها پر حرارت و با لذت از اینهمه تلاش می گوید و به هزار راه نرفته دیگری فکر می کند که هنوز خیلی وقت دارد. از قرار کاری آمده و بعد مصاحبه هم قرار دیگری دارد اما آن قدر پر انرژی است که انگار تازه اول صبح است. خانم مهندس سمانه هندویی را خیلی ها می شناسند زنی که در چرخه صنعت و تولید سالهاست که زحمت کشیده مقاومت کرده و آنقدر در این رشته سرآمد شده که همه باورش کردند اینکه از کجا شروع کرده و چطور به این مرحله از توانستن رسیده حکایتی است که در چند پاراگراف جمع نمی شود و نمی شود خلاصه اش کرد. خودتان گفتگوی ما را در این نشریه #صبح_آمل بخوانید:
#سمانه_هندویی متولد 57 می باشد، در سن 16 سالگی و دوم دبیرستان نامزد گرفت و بعد از 2 سال با مدرک دیپلم راهی خانه بخت شد و مانند دیگر زنان این مرز و بوم مادر شد. 2 پسر پشت هم یکی در فروردین سال 77 و دیگری در مرداد 78 به دنیا آورد و ندانست زمان چگونه گذشت و پسران به مدرسه رفتند. آنجا بود که تصمیم گرفت به عهدی که با پدر بسته بود وفا کند و با مشورت همسر در کنکور شرکت کرده و کاردانی حسابداری دانشگاه شمال آمل قبول شد. پس از اخذ مدرک کارشناسی موضوع کار را با پدر در میان گذاشت و هر چند ایشان الویت را با فرزندان می دانست ولی با کار نیمه وقتش موافقت کرد. آن زمان چند شرکت در حال تولید داشتند که فکر می کرد پدر او را متولی امور مالی و اداری یکی از کارخانه ها می کند ولی ایشان گفت صبح بیا کارخانه تا بگویم چه کاری برایت در نظر دارم.
صبح با ذوق آماده شد و به همراه پدر به شرکت ایمن تک طبرستان در شهرک امامزاده عبدالله(ع) رفت، وارد دفتر کار پدر شد که خانمی را صدا کردند و گفتند یک صندلی کنار خودت بگذار از امروز دخترم کنار شما کار می کند. متعجب از تصمیم پدر به هر دو نگاه می کرد بعد رفتن خانم پدر به او گفت از همین امروز به مدت 3 ماه کنار این خانم در بخش خزانه به عنوان کارآموز کار می کنی. 3 ماه دوم بخش حقوق و دستمزد 3 ماه بعدی انبار و بهای تمام شده و حسابرسی به همین منوال تا یک سال کارآموز تمام بخش های شرکت شد و کسانی که قرار بود برایش کار کنند او برایشان کار می کرد. کمی سخت بود ولی بعد از چند وقت عادت کرد. بعد از اینکه یک سال کارآموزی تمام شد پیش پدر رفت تا ادای تکلیف کند و ایشان بخش حسابرسی را برای او مناسب دیدند و مسئول بخش حسابرسی شرکت شد و بخش مالی را یکی از برادرانش اداره می کرد. شرکت ایمن تک در سال 91 به محمودآباد و شهرک شهدای (تشبندان) نقل مکان کرد. او هم به همراه پرسنلش که آنجا رفتند چون بخش طرح توسعه در آنجا به اتمام رسید سال 92 بود که پدر کل پرسنل مالی و اداری را جمع کرد و حکم جدید معاونت مالی و اداری شرکت ایمن تک را به او داد. یادش نمی رود چقدر متعجب و البته خوشحال بود که از پدر نمره خوب گرفت و اعتمادش را جلب کرد. در سال 94 حکم معاونت مالی و اداری شرکت های گروه هندویی را به او دادند که تا عضو هیات امنا شهرک محمود اباد می باشد .
از مهندس هندویی بگویید
مهندس داریوش هندویی سال ۱۳۳۱ در یک خانواده مذهبی در روستای هندوکلا آمل متولد شد و در دامن مادربزرگ خود که حافظ قرآن و فردی خود ساخته و شجاع بود بزرگ شد. دوران ابتدایی را در دبستان خجسته هندوکلا و دبستان قریب فیروزکلا با نمرات بسیار خوب و شاگرد اول در مدت ۴ سال به جای ۶ سال به پایان رساند.
سال ۱۳۴۵ به خاطر علاقه وافری که به رشته های فنی داشت برای ادامه تحصیل به تهران مهاجرت کرد و در هنرستان صنعتی تهران در رشته مکانیک و زیر نظر اساتید آلمانی و در دبیرستان هدف در رشته ریاضی ادامه تحصیل داد البته با توجه به هجرت برادر روحانیش به قم برای ادامه تحصیل ارتباط ایشان با حوزه علمیه قم و کسب فیض از محضر آیت الله میرزا هاشم آملی،آیت الله جوادی آملی و آیت الله حسن زاده آملی بیشتر شد و مرتبا در تهران و قم دو برادر با هم ارتباط داشتند. وی سال ۱۳۴۹ وارد دانشگاه علم و صنعت شد و در دو رشته ساخت و تولید و متالورژی به ادامه تحصیل پرداخت و با توجه به اینکه شاگرد اول هنرستان صنعتی بود از همان سال برای تدریس جذب هنرستان صنعتی تهران، ملی تهران، پیشه تهران، بزرگمهر، کارآموز تهران و انستیتو تکنولوژی تهران به صورت حق التدریس مشغول کار شد و همراه تحصیل تدریس هم می‌کرد در این سالها بود که با بزرگوارانی همچون مهندس شهاب الدین و مهندس طاهر آبادی و شهیدان رجایی، آیت، چهل تنی، رواقی نژاد و شهید دکتر مهمانچی که هر سه نفر از شهدای هفت تیر بودند و کاظم‌پور اردبیلی که از مجروحین هفت تیر بود آشنا شد.
فعالیت های انقلابی رییس اسبق خانه صنعت, معدن و تجارت مازندران
سال ۵۶ و ۵۷ به همراه ملت بزرگ ایران به انقلاب پیوست و فعالانه با جمعی از دوستان از جمله حاج آقا روحی، آجودانی، مرحوم حسن آشیان و شهید سعید الدین حسینی، شهید جعفر هندویی عموی کوچکتر من از بنیانگذاران اولیه انجمن اسلامی معلمان آمل و انجمن اسلامی دانش آموزان آمل در مهدیه آمل آشنا شد. در سال ۱۳۵۸ به دستور حضرت آیت الله جوادی آملی با حکم دادستان انقلاب وقت مرحوم آقای مهندس مهدی فرجی آزاد که از مدرسان هنرستان های تهران بود و در سالهای ۴۹ تا ۵۴ در یکی از هنرستان ها با هم همکار بودند نماینده دادگاه انقلاب در امور کارخانجات شد و با حضور فعال خود در کارخانه‌های جین مد، بلوجین، ایران الکتروالکتریک، رشتن با توطئه های منافقین که قصد تخریب این کارخانه جات را داشتند و بعد از پیروزی انقلاب توسط ملت شریف ایران قصد بهره‌برداری سو از دستاوردهای انقلاب و نوکری اجانب را داشتند جانانه جنگیدند به گونه ای که در چهارم اردیبهشت شصت در محله اسپه کلا توسط منافقین با آتش زدن ماشین ایشان پیکر نیمه جان او را به رودخانه انداختند خودش می گفت من لیاقت شهادت را نداشتم و در محضر خدا رفوزه شدم.
از احداث شرکت آمل فولادین و دلایل نرسیدن به تولید انبوه بگویید
در سال‌های ۱۳۶۶ ۱۳۶۷ با فردی بازاری به نام‌ حاج حبیب الله اردشیر بهرستاقی که از اعضای فعال انجمن اسلامی پایگاه مسجد صاحب الزمان بود آشنا شد و با هم تصمیم گرفتند یک کارخانه فولاد سازی و ساخت قطعات خودرو که ایشان با فروش تنها ماشین لندرور خود و طلای مادرم که جمعا ۲۲۰ هزار تومان شد اقدام به احداث شرکت آمل فولادین کردند و ۷ سال مثل دو برادر دوش به دوش هم کار کردند به گونه ای که هم ذوب چی، راننده جرثقیل و هم قالب گیر بودند و به سختی کار کردند تا جایی که ظرف 7 سال بیش از 250 نوع قطعه فولادی و چدنی در 200 آلیاژ تولید را که 1030 نیوتون بر میلیمتر مربع استحکام کششی دارد و یک درجه ASTM کردند و ایشان پروژه تحقیقاتی تولید فولاد ۷۲۲ آن را به ۱۲۸۰ نیوتون بر میلیمتر مربع برسانند و حاصل تلاش شبانه R&d بالا بردند و توانستند با همکاری مهندسین جوان بخش روزی دو ساله ایشان 3 جلد کتاب در مورد میله گردهای استحکام کششی بالای یا راک انکر شد که در ساخت سد و نیروگاه و ساختمان های بلندمرتبه و پروژه های نفت و گاز مخصوص مخازن نقش بسزایی دارد و با اینکه صددرصد نمونه‌های اولیه مورد تایید وزارت نیرو بود و حتی در آلمان نیز در شرکت آناهوته تست شد و جواب های بسیار خوبی داد و وزیر نیروی وقت جناب آقای زنگنه و معاون ایشان آقای حاج رسولیها بسیار به ما محبت داشتند و کمک کردند ولی متاسفانه دلارهای نفتی و لبخند اروپایی ها نگذاشت وارد مرحله تولید انبوه شود.
چرا شرکت فولادین ذوب آمل و دانشگاه جامع علمی کاربردی را به مهندس اردشیر واگذار کردید؟
با توجه به اینکه روح سرکش پدر نمی گذاشت در حد یک قطعه سازی بمانیم و ما را به سمت مجموعه سازی و ماشین سازی و کارخانه سازی می‌کشید تصمیم گرفتیم ما شرکت فولادین ذوب آمل و دانشگاه جامع علمی کاربردی و همه و همه را به آقای حاج حبیب الله اردشیر واگذار کنیم.
سوابق مرحوم مهندس هندویی
پدر همیشه خود را یک معلم می دانست در صورتی که مدرس دانشگاه بودند. او سال ها سکان دار خانه صنعت، معدن و تجارت و نماینده ای شایسته برای استان بود. مرحوم هندویی نائب رئیسی خانه صنعت و معدن ایران را نیز در کارنامه کاری خود دارد. در سفری که با سفیر بلاروس داشتند در آنجا راهکار های خوبی ارائه دادند که موفق به دریافت دکترای افتخاری شدند و به ایشان لقب پدر فولاد ایران را دادند . ایشان به عنوان خیر مدرسه ساز با مشارکت مادی و معنوی به چرخه توسعه فضای آموزشی شتاب بیشتری داد. همچنین در ساخت مسجد و حسینیه و تهیه و خرید جهیزیه رایگان و کمک هزینه ازدواج نیز پیشتاز بود. رییس فقید خانه صنعت، معدن و تجارت مازندران در کاری ماندگار و اقدامی تحسین برانگیز برای نخستین بار به آملی هایی که رتبه 1 تا 10 را به خود اختصاص می دادند یک دستگاه ماشین به عنوان هدیه اهدا می کرد.
سال 93 به دلیل عارضه کلیوی در بیمارستان بستری شد و دو سال درگیر این بیماری بود، اما نهایتا روزهای پایانی سال 95 روزهای پایانی عمر او را رقم زد.مرحوم داریوش هندویی بر اثر سکته قلبی جان به جان آفرین تسلیم کرد و با رفتنش یادگاران زیادی از خود به جا گذاشت.
نگاه اطرافیان به شما به عنوان یک زن موفق چگونه است؟
همه تصور می کردند یک زن هیچ وقت نمی تواند کار مدیریتی انجام بدهد و من در هیچ کار سالمی، مانع و محدودیتی برای زن بودن نمی بینم. معتقدم وقتی علاقه ای هست حتما توانایی انجام آن کار هم وجود دارد فقط باید زمینه پرورشش را فراهم کرد و پشتکار داشت. اینها واقعیت هایی ست که به آن رسیدم. نگاه اطرافیان به یک زن موفق زیاد مهم نیست بلکه انجام درست مسئولیت ها، داشتن اعتماد به نفس، خودشناسی، پیدا کردن ارزش های مطلوب، نهراسیدن از قضاوت و تمسخر دیگران، تحت تاثیر عواطف و احساسات دیگران قرار نگرفتن، ضمن حفظ عقاید خود نظرات دیگران را هم شنیدن از جمله خصوصیات بارز یک انسان موفق است پس عمل گرا باشیم و کسانی را که به ما انرژی منفی می دهند به حال خودشان واگذار کنیم. مدام در حال یادگیری باشیم و تجربه های جدید پیدا کنیم و آنچه که واقعا دوست داریم و با هدف و ارزش های ما مغایرت ندارد را مستمر انجام دهیم بدون شک مورد توجه و تحسین همه قرار خواهیم گرفت.
چه تسهیلاتی به کارگران می دهید؟
همیشه به یاد دارم که پدرم این جمله را به کرات تکرار می کردند که (عرق کارگر همسنگ خون شهید است و کارخانه عبادتگاه است). ایشان اعتقاد داشتند که جایگاه کار و کارگر دارای تعریف و معانی متفاوتی با جوامع مختلف از جمله دنیای غرب دارد و همیشه به ما می گفتند که کارگران نزد بزرگان دین اسلام بزرگوار بودند که انتظار می رود ما به عنوان رهروان راه آنان قدر این قشر را بیشتر بدانیم.
نظرتان در خصوص حقوق کارگری چه می باشد؟
ما هم واقفیم حقوق فعلی کارگران کفاف زندگی شان را نمی دهد و در سختی معیشت به سر می برند اما نکته حائز اهمیت این است که باید همگان بپذیریم تا زمانیکه حاشیه سود تولید و توان مالی کارخانجات افزایش پیدا نکند دست مدیران در این خصوص بسته خواهد ماند و امکان رسیدگی و تامین مالی بیشتر کارگران از میان می رود.
وظایف دولتمردان چیست؟
وظایف دولتمردان در این امر بسیار کارساز است و دولت باید فضای کسب و کار و رقابت سالم اقتصادی را طوری آماده و مدیریت کند که زمینه اشتغال مناسب و پایدار امکانپذیر گردد. به صورت اصولی کارگران هر کارخانه جزو دارایی های آن مجموعه می باشند. چون برای تک تک شان وقت صرف و آموزش و هزینه شد. پدر وقتی در قید حیات بودند برای کارگران مجموعه تمامی حقوق اداره کار به اضافه طبقه بندی مشاغل را طراحی کردند که بر حسب نوع سختی کار بخشی که کار می کنند و میزان مسئولیت انها در بخش های مختلف درصدی افزایش حقوق در نظر گرفتند که همچنان این روند در کارخانجات ما ادامه دارد.
فاکتورهای پیشرفت کار از نظر شما چیست؟
فاکتورهای پیشرفت کار از نظر من انعطاف پذیری در عین استواری و پایداری در رسیدن به هدف، میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط، برخورداری از شخصیت پایدار و غیر متزلزل، بردباری و صبر در حل مشکلات، خویشتن داری در جایگاه و موقعیت های سخت، ارامش در برابر بحران، واقع بینی در برخورد با مسائل، رعایت اصول و موازین مانند نظم، ترتیب به زمانبندی، قاطع بودن در تصمثیم گیری و درگیر شک و تردید نگشتن، پایبندی به تصمیماتی که با اندیشه و مشاوره اتخاذ شده، روحیه همکاری و همبستگی در سیستم مدیریتی هدفگرا و واقع گرا، گوش فرا دادن به صحبت ها و نظرات دیگران و احترام گذاشتن به آنها، برخورداری از توانایی کافی در زمانبندی مناسب برای انجام فعالیت، تمایل برای بهبود انجام کارها و بکارگیری ابتکار عمل، درک و پذیرش منطقی شرایط و پشتکار فراوان برای انجام فعالیتها، اعتماد وافر نسبت به سایر افراد و مردم، انجام فعالیت به منظور دستیابی به تحقق موفقیت می باشد.
هدف از احداث شرکت ایمن تک طبرستان چه بود؟
خط تولید شرکت ایمن تک طبرستان تولید کوره های القایی، ماشین آلات ریخته گری مداوم و ساخت کارخانجات و احیای آهن پایه ذغالی است.
هدف از احداث شرکت ایمن تک طبرستان توانمندی و دانش ساخت کوره های القایی بوده که خدا را شکر با تلاش و پشتکار پدرم مرحوم مهندس داریوش هندویی این هدف محقق گشت ولی متاسفانه به علت تحریم های موجود در چند سال اخیر با اینکه قراردادهای خوبی بسته شد ولی عملا تحقق نیافت و پدر در کنار این مجموعه، مجموعه ریخته گری با کوره های ساخت خود احداث کردند تا به قول خودشان نمایشگاهی از کوره های القایی و قابل ساخت و فروش ما باشد با خریداران با نوع کوره ها و کار شرکت ما آشنا شوند که در این بخش تولید شمش های فولادی در سایزهای مختلف 6 متری و 12 متری و با آنالیز تولید می شود. البته شرکت ما مانند شرکتهای زیادی که در مجموعه وجود دارند با ظرفیت 40 درصدی مشغول به کار است و ظرفیت بلا استفاده زیادی دارد که دارای 140 پرسنل و در دو شیفت کاری کار می کنند.
با توجه به تحریم ها و شرایط موجود اقتصادی چقدر به ادامه کار و موفقیت در آینده امیدوارید؟
برای ملت ایران این تحریمها تازگی ندارد و از ابتدای انقلاب بر علیه ملت ایران از سوی استکبار جهانی تحریم ها و فشارهایی وارد شده که با ایستادگی ملت و با خرد و مدیریت امام و تمام کسانی که در رکاب ایشان بودند باعث شکست ان تحریم و فشارها شده است و در شرایط فعلی نیز رهبر معظم انقلاب این مدیریت را بر عهده گرفتند و با پشتوانه مردم ادامه می دهند.
اگر در این شرایط اتحاد و انسجام گسسته شود و دیدگاه فردی و یکجانبه گرایی و تک روی و بخشی نگری حاکم شود قطعا ضربه خواهیم خورد و باید از این فرصت برای رشد و توسعه زیرساخت های کشور استفاده کنیم. بهتر است به جای اینکه با ترس به موضوع نگاه کنیم بیاییم مسائل و مشکلات درون سازمانی و داخل کشور مثل بانک ها، مالیات، تامین اجتماعی، نیروی انسانی و غیره را حل کنیم که کمک به تولید و اشتغال این مرز و بوم کنند که خیلی از مسائل و مشکلات در پی دارند مانند بیکاری بزهکاری اعتیاد و … در این حوزه را حل کنیم.
به بازنشستگی هم فکر می کنید ؟
فکر می کنم آن قدر در دنیا کار برای انجام دادن هست که نباید درنگ کرد. اگر قرار بود در تمام کارهایی که راه انداختم بمانم نه من رشد می کردم نه جامعه رشد می کند. به جانشین پروری بی نهایت اعتقاد دارم و این سلسله مراتبی بودن خیلی لازم است. خیلی ها فکر می کنند نردبان یک پله دارد و بالا رفتن شان مستلزم این است که تو را پایین بکشند متاسفانه در جامعه ما، این نگاه های حذفی زیاد است.با این حال مهم نیست. مهم این است که علیرغم تمام این همه ساز مخالف ، تصمیم گرفتم و توانستم و شد. در عین حال که هنوز خیلی کارها مانده که باید انجام بدهم .