Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/sobheamo/public_html/wp-content/plugins/elementor-pro/modules/dynamic-tags/tags/post-featured-image.php on line 36

Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/sobheamo/public_html/wp-content/plugins/elementor-pro/modules/dynamic-tags/tags/post-featured-image.php on line 36

Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/sobheamo/public_html/wp-content/plugins/elementor-pro/modules/dynamic-tags/tags/post-featured-image.php on line 36

Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/sobheamo/public_html/wp-content/plugins/elementor-pro/modules/dynamic-tags/tags/post-featured-image.php on line 36

Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/sobheamo/public_html/wp-content/plugins/elementor-pro/modules/dynamic-tags/tags/post-featured-image.php on line 36

گفتگوی صبح آمل با نخستین امام جمعه لاریجان برخی رسانه ها بدون فکر حرف های ما را به جدایی طلبی معنی کردند

وابسته به هیچ گروه و حزبی نیستم و وارد این مسائل هم نمی شوم. خط من خط رهبری است و خط قرمز ما ارزش‌های انقلاب و رهبر است و تلاش می‌کنم در تمام مواضع سیاسی و اجتماعی در مسیر ایشان باشم و تبعیت از ایشان لازم و واجب است و برای اینکه جامعه‌ای متعالی و سعادتمند داشته باشیم باید در مسیر رهبری و آرمان‌های ایشان حرکت کنیم و هر کسی با هر سلیقه و تفکری اگر به این اصول پایبند باشد با هم همسو هستیم.
حمیدرضا شکری اصالتا اهل شهرستان محمودآباد هستم والدینم اهالی بخش لاریجان بودند و هشت سال مسئول فرهنگی دانشگاه آزاد محمودآباد بودم و از آنجائیکه تدریس دانشگاهی زیاد داشتم در هر شهری که می رفتم از من درخواست تدریس می کردند که دروس عمومی دانشگاهی را به دانشجویان آموزش دهم. بنده چند سال امام جمعه شهرستان شاهرود بودم و با اینکه حکمم تمدید شد اما بنا بر مصلحت و پیشنهاد دوستان شورای سیاستگذاری ائمه جمعه که بخش لاریجان مدتهای مدیدی منتظر انتصاب امام جمعه است و این مسئله گاهی به دلایل مشکلات خاص خودش چون نداشتن منزل امام جمعه، مصلی و ماشین جهت رفت و آمد به شکست می انجامید. با مشورت دوستان و بزرگان استخاره ای گرفتیم که خوب در آمد و با همکاری مردم ولایتمدار و انقلابی بخش لاریجان و همیاری و همکاری همه شوراها و دهیاران خصوصا رییس شورای بخش که همت کردند و موارد اولیه ای که برای حضور حقیر نیاز بود پس از دو ماه آواره گی آماده کردند و سعی کردم در بخش لاریجان بمانم و در این زمستان که همه ییلاق قشلاق می کردند با خانواده خودم در شهر رینه ماندم و با توجه به هوای سرد و شرایط سخت منطقه، دخترم را کلاس اول ابتدایی ثبت نام کردم و خودم هم خواستم میان مردم باشم و از نزدیک دردشان را لمس کنم. بخاطر همین روستاهای زیادی را به اتفاق رییس شورای بخش لاریجان« آقای میرزای قاضی» و بعضی دوستان دیگر سرکشی و مشکلات را بررسی کردیم که چه عواملی باعث کوچ کردن مردم و چه کارهایی باید انجام شود تا مردم در منطقه بمانند که همه این موارد را واکاوی و به بخشدار انتقال دادیم و با بعضی از بزرگان چون دکتر منصوری لاریجانی و دکتر منصورنژاد و بعضی از چهره های شاخص و فرهنگی و سیاسی چون دکتر علی لاریجانی نشست داشتیم.
با اینکه خودم تنها بودم و از نظر اینکه دفترم باید دفتردار و مدیر توانمندی داشته باشد هنوز به آن نتیجه نرسیدم و البته جسارت به کسی نیست و شاید خیلی ها این توانایی را داشته باشند ولی آنچه را که مد نظر حقیر هست هنوز پیدا نکردم و مدیریتهای من معمولا کنترل از راه دور بود و از تجربه دوستانم در شهرهای مختلف استفاده کردم.
در این خصوص طی مکاتبات تلفنی و حضوری با استاندار مشکلات بخش را در بحث، دامداری، پرورش ماهی، توریستی و آبگرم و آب معدنی و منطقه پلور مطرح کردیم. از جمله شهرک صنعتی رینه که عملا کارخانه ها تعطیل است و نیروی کار و تولید به طور کلی در اینجا خوابیده که همه اینها مبنای اقتصادی داشت و اگر رفع نشود به فرموده پیامبر اعظم اگر فقر از یک پنجره وارد شود دین هم از پنجره دیگر خارج می شود.
لاریجان فقط جاده گذرا نباشد
باید به مردم حق داد و نخواهیم لاریجان فقط جاده گذرا بین تهران و آمل باشد چرا که قریب به اتفاق مردم شهرستان آمل اکثرا از روستاها و اطراف بخش لاریجان هستند و با توجه به سرسبزی دشت و وجود کوهها و قله دماوند و آب و هوای مطبوعش می تواند در آینده یکی از قطبهای اقتصادی کشور شود و از نظر صنعتی هم جواب می دهد.
عوامل شکست و نابودی
جنگ ما جنگ اقتصادی است که یکی از عوامل شکست و نابودی هر کشوری می باشد و اگر از نظر تولید، اشتغال و استخدام نیرو پویا نباشیم همیشه در مقابل نه تنها ابرقدرتها حتی کشورهایی که به حساب نمی آیند ولی از نظر اقتصادی پیشرفت دارند کمر خم می کنیم و دست آنها را می بوسیم تا کمی از اطلاعات شان را در اختیار ما قرار دهند که با توانمندی حوزه اقتصادی و تولیدات داخلی دیگر نیاز به واردات نخواهیم داشت و اگر دلمان به حال خودمان نسوزد قطعا دل دیگران هم به حال ما نمی سوزد.
روحانیت باید بروند
می گویند روحانیت کار نمی کنند و خدشه به نظام وارد می کنند و اگر از سیاست کناره گیری کنند خیلی از مشکلات حل می شود اما امروز دلسوزترین و بالاترین مرجع کشور رهبر معظم انقلاب هستند که با اینکه کار را باید دولت و زیر مجموعه هایش انجام دهند اما آنچنان مقتدرانه با استعانت به ذات اقدس الهی و تکیه بر مردم و جوانان عاشق ولایت کار را پیش می برند که هیچ ابرقدرتی با تمام تشکیلات و سلاحش نتواند سر سوزنی خدشه به ارزشهای اسلامی وارد کند.
مردم با اصل نظام موافقند ولی ناعدالتی ها را تحمل نمی کنند
امروز مردم گله از مشکلات اقتصادی، رکود و بیکاری دارند که به حق است ولی این اختلاسها چیست و چرا کنترل نمی شود چرا بعضی از کارگران ما در معادن و کوهها و در سخت ترین شرایط آب و هوایی و جغرافیایی کار می کنند و حقوقشان به دو میلیون نمی رسد و بعضی از افراد که روی صندلی می نشینند و خودشان را ذخایر انقلاب هم می دانند، ماهی فلان تومان می گیرند. اینهاست که دل مردم را به درد می آورد و اِلا با اصل انقلاب موافقند و به رهبرشان علاقمندند و کشور و نظام شان را دوست دارند ولی ناعدالتی ها را تحمل نمی کنند.
چه کسانی چوب لای چرخ می گذارند
قرار است ما شعار سال مقام معظم رهبری را تحقق ببخشیم و اقتصاد را پویا کنیم و تولید و اشتغال داخلی را افزایش دهیم که متاسفانه با بررسی هایی که به عمل آمد برخی از فرصت طلبان به ظاهر انقلابی با بهانه های واهی و مسائل کوچک دارند چوب لای چرخ اقتصاد می گذارند.
مسئول اداره همچنان بر طبل تولید کالاهای خارجی می کوبد
هر بار که حضرت آقا شعار جدید سال را اعلام و مردم را به آن سمت سوق می دهد مسئولین بر عکس سخنان معظم له عمل کرده و بحث اقتصاد و تولید را بیان داشتند بدترین موضع را گرفتند و فقط حرف زدند و کنفرانس گرفتند و حرف آقا را تکرار کردند. رهبر بزرگوار می فرمایند حمایت از تولید کالای ایرانی ولی مسئول اداره همچنان بر طبل تولید کالاهای خارجی می کوبد. در بحث تولید کالای ایرانی ما باید تولیدات خودمان را رونق بدهیم اشتغالزایی کنیم در صورتی که عملا جلوی اشتغال را گرفتند و مردم را در به در کردند و می گویند چرا جامعه ما دزد است خوب دزدی ما از همین جا به وجود می آید.
اگر مردم نبودند این میز و صندلی هم نبود
جامعه ما چرا دچار رکود شد و همه به درد چه کنم چه کنم مبتلا شدند چون تو مسئول وامدار تولید کنندگانی و اگر مردم نبودند این میز و صندلی هم معلوم نبود از آن چه کسی بود اگر مسئله دام نبود آیا کسی رییس دامپزشکی می شد. هر جا یک شغلی هست به برکت آن مجموعه زحمتکش امروز رییس اداره ای هست که خدمات بدهد نه اینکه ضد خدمات کار کند.
شهر شدن لاریجان
لاریجان با وسعتی که دارد از استانهای کهکلویه، بویر احمد، قم و البرز بزرگتر و با اینکه زیر مجموعه شهرستان آمل است و نزدیک به هفتاد کیلومتر با آمل فاصله و هشتاد کیلومتر به تهران نزدیکتریم انگار تافته جدا بافته است. اگر می خواهند اینجا پرورش پیدا کند باید به شهر تغییر پیدا کند چنانچه این ایده از قبل هم وجود داشت و در دیدار با دکتر علی لاریجانی بیان شد که طرح و ایده را بدهیم و محدوده شهر از ابتدا تا انتها مشخص شود و مرکزیت کجا باشد تا دستور شهرستان شدن و استقرار فرمانداری صادر شود که در آن صورت تعداد زیادی از همشهریان بخش لاریجان مشغول کار می شوند و دیگر نیازی نیست هفتاد کیلومتر راه طی کنند تا به فرمانداری یا دیگر ادارات تابعه بروند.
برخی رسانه ها بدون فکر حرفهای ما را به جدایی طلبی معنی کردند
رسانه ها نقش مهم و تاثیرگذاری در اطلاع رسانی و بیداری اذهان عمومی دارند که در این میان بعضی از خبرگذاری ها انصافا خوب کار کرده و حرفها را بدون کم و کاست انتقال می دهند ولی برخی بدون فکر حرفهای ما را به جدایی طلبی معنی کردند که امام جمعه تفرقه انگیز محمودآبادی برای ما تصمیم گرفته که در بعضی از سایتها و خبرگزاری ها خواندم و تاسف خوردم که اینها چنین تفکری دارند. شما اگر لاریجانی هستید و غیرت دارید بدانید من می خواهم لاریجان شما را به جای بسیار خوبی برسانم و اینجا پرورش پیدا کند و مستقل باشد که به عنوان ییلاق خودتان وقتی وارد آن می شوید لذت ببرید. ایده ام این است لاریجان به شهر تبدیل شود چون بر اساس آن فرمانداری بودجه مستقلی پیدا می کند و ساخت و ساز رونق و شهر گسترش می یابد. از آن طرف منابع طبیعی مجبور می شود زمینهای بیشتری را در اختیار قرار دهد. حال آیا از دید منتقدان ایده من غلط است همه با مستندات علت را به من بگویند نه اینکه برای تعصب قومی و جاهلی دشمنی کنند. حال اگر شهرستان هم نشد آن مجموعه امکانات تفریحی و پردرآمد و کارخانجات چرا اینجا نباید مستقر شود؟ چرا نباید یک بیمارستان داشته باشیم. در منطقه وانا چندین سال است یک بیمارستان ده یا بیست تختخوابی نیمه کاره رها شده است، در منطقه گزنک هم یک بهداری آنهم با امکانات بسیار محدود به بیماران سرویس دهی می کند در صورتی که بیشترین تلفات و صدمات را در جاده هراز داریم و اگر شهرستان بود قطعا مردم اینجا می ماندند.
طی تشریفاتی امامزاده هاشم به آمل بر می گردد
سالیان سال بر سر جدایی امامزاده هاشم از مازندران بحث و جدال بوده که گفتنی ها گفته شد و بنده هم یکبار در خطبه های نماز جمعه محترمانه موضع گرفتم که به لطف الهی و با پیگیری های به عمل آمده از سوی مسئولان ذیربط و دلسوز با توجه به نظری که الان وجود دارد وزارت کشور و اوقاف حق را به منطقه لاریجان داده و هیات امنا تعیین شد که اینجانب هم یکی از اعضای آن هستم و انشاءالله تا چند ماه دیگر امامزاد ه هاشم طی تشریفاتی به بخش لاریجان بر می گردد و جزو جغرافیای شهرستان آمل و دروازه ورودی آن از لاریجان شروع می شود. باید اذعان داشت خود امامزاده هاشم منبع عظیمی از نظر اقتصادی برای بخش می باشد و از نظر موقوفات و فرهنگی خیلی ها مشغول به کار می شوند.
زمین مصلی
در باب نماز جمعه مرکزیت بخش باید با شهر گزنک باشد که در این خصوص طی مذاکره ای که با دکتر علی لاریجانی داشتیم موضوع نداشتن زمین برای مصلی نماز جمعه را مطرح کردیم تا استاندار زمینی را در اختیار ما قرار دهند که این بزرگوار هم دستور صریح را صادر تا از طریق منابع طبیعی زمینی به ستاد نماز جمعه لاریجان برای این امر اختصاص یابد تا هم مصلی احداث و هم دفتر امام جمعه و مجموعه تفریحی فرهنگی در کنار آن باشد.
استقبال مردم از نماز جمعه رضایت بخش است
مردم منطقه مردمی با تقوا و با ایمان هستند و با اینکه منطقه کمی صعب العبور و از جاده پرت می باشد و خیلی از روستائیان عزیز روستاهای اطراف برای شرکت در نماز جمعه دچار مشکل می شوند اما حضور آنها در نماز جمعه بسیار عالی و چشم گیر و در جای خود در خور تقدیر است.
بحث راهها و جاده ها
با توجه به چهار بانده شدن جاده ها و تلاش و فعالیت هایی که در این زمینه دارد انجام می شود ولی از منطقه پلور و آب اسک تا منطقه بایجان به سختی و با فشار زیاد ماشینها در هنگام شلوغی و تعطیلات عبور می کنند مخصوصا جاده منتهی به رینه برای رفتن به بالا دچار سختی می شوند و با اینکه بارها به راه و ترابری نامه هم نوشتیم ولی هنوز اقدامی صورت نگرفته است.
مسئولین به وقت پاسخگویی اراده ای ندارند اما برای تخریب نظر نمی دهند
اگر ضربه ای می خوریم از خود مسئولین دست اندرکار و ذیربطی است که آنگونه که باید حمایت نمی کنند و در این مدت چند ماهی که در خدمت شان هستیم احساس کردم برای قشنگی و دکور نشستند و هیچ اراده و اختیاری از خودشان ندارند. وقتی کاری از آنها بخواهی می گویند مربوط به مدیر استانی است و ما فقط در حد نمایندگی هستیم اما برای تخریب هیچ نظری از بالادستی ها نمی گیرند و دلیل نشستن روی صندلی مدیریت را هم نمی دانم.
پای هیچ مسئولی را به نماز جمعه بابت گزارش دادن و کوبیدن باز نمی کنیم
زمانی که به عنوان خطیب درد مردم را از تریبون نماز جمعه بیان می کنم باید مسئولین حضور داشته باشند تا شاهد و شنوای سخنان باشند که متاسفانه خیلی کم هستند که این چند حالت دارد یا خودشان را خود مختار می دانند یا هنوز فلسفه نماز جمعه را نمی دانند و فکر می کنند برای خودشان کسی هستند. شاید بعد از 40 سال که برای اولین بار در این منطقه نماز جمعه برپا شده هنوز برایشان جا نیفتاده ولی یک یا دو هفته در میان باید شرکت کنند چون بحث ما عبادی و سیاسی است و مسائل روز را مطرح می کنیم. ما تریبون رهبری هستیم و حرفی از خودمان نداریم و تابع دولت هم نیستیم البته تمام قد از دولت حمایت می کنیم و پای هیچ مسئولی را به نماز جمعه بابت گزارش دادن و کوبیدن باز نمی کنیم و تابع محض مقام معظم رهبری هستیم. وظیفه ما این است تا آنجا که می توانیم از مسئول حمایت کنیم گاها می بینیم که خیلی از موارد کارهایی را دولت انجام می دهد که اصلا موافق نظر رهبری نیست ولی معظم له در سخنان شان می فرمایند عزیزان ما در مجموعه دولت انقلابی هستند و اهل فعالیت و کارند که در حد تعریف است.
تعریف بنده از مسئول به معنی تاییدش نیست
امروز اگر بنده از مسئولی تعریف می کنم معنایش این نیست که با آنها داد و ستد یا معامله ای دارم. تعریفم در تایید شخص آنها نیست بلکه می خواهم از حرفهایم شرمنده و برای مردم کار کنند. حالا هر طور که دوست دارند برداشت کنند.
گاها دل خوشی از بعضی مسئولین ندارم
من در اینجا نه با کسی فامیل و نه پسر خاله هستم و هیچ نسبتی با کسی در بخش لاریجان ندارم و اگر حرفی نمی زنم فقط می خواهم تشدد آراء به وجود نیاید. اختلاف سلیقه هست درست اما این اختلاف نظرها موجی نشود که بگویند چون امام جمعه گفت بله!!!!!! با اینکه نظرها مختلف است اما من موظم با سخنانم اوضاع را کنترل کنم وگرنه همین حرف مرا علم می کنند و به هر جای دنیا با تلگرام یا فضای مجازی می فرستند که نظر امام جمعه در مورد فلان مسئول این بوده و این وسط کسانی که عقده شخصی دارند از آن سوء استفاده می کنند.
گاها دل خوشی از بعضی مسئولین ندارم از عملکردشان دارم زجر می کشم و از روند کارشان اصلا راضی نیستم چرا که مثل چوب خشک می مانند که منتظر تعریف و تمجید از خودشان هستند و از روی مستندات موجود این حرفها را می زنم ولی اسم نمی آورم و لازم باشد اگر حرفی بر علیهش نزنم تعریفی هم نمی کنم و سکوت می کنم.
من اصلا سیاست زده نیستم
وابسته به هیچ گروه و حزبی نیستم و وارد این مسائل هم نمی شوم. خط من خط رهبری است و خط قرمز ما ارزش‌های انقلاب و رهبر است و تلاش می‌کنم در تمام مواضع سیاسی و اجتماعی در مسیر ایشان باشم و تبعیت از ایشان لازم و واجب است و برای اینکه جامعه‌ای متعالی و سعادتمند داشته باشیم باید در مسیر رهبری و آرمان‌های ایشان حرکت کنیم و هر کسی با هر سلیقه و تفکری اگر به این اصول پایبند باشد با هم همسو هستیم.
آدم سیاست زده نه تنها به درد امامت جمعه نمی خورد بلکه باید سیاست مدار باشد اوضاع سیاسی جهان، مسائل سیاسی شهر، بخش و استان خودش را رصد کند ولی وارد جزئیات نشود.
به وقت و جایش اگر لازم باشد پاسخ می دهم
من اگر به وقتش جایی لازم و مصلحت باشد که کار کنم و نظری بدهم کوتاهی نخواهم کرد. با همه دوستم ولی حد این دوستی مشخص است و به جایش پاسخ می دهم. از مسئولین بالا دست استانی خواستم تجدید نظری در مسئولیت بعضی از مسئولین بخش کنند که نظر مسئولان استانی هم موافق بنده بوده که گزارشات مبنی بر بی کفایتی برخی مدیران بخش زیاد شده و انقریبا تغییرات زیادی در راه است چرا که زیبنده بخش لاریجان نیست که مسئول نداند چه کار کند.
سم پاشی ها فراوان است
مردم هنوز به روحانیت معتقدند و با توجه به سم پاشی های فراوان برخی سیاست زده ها، همچنان در کنار امت ماندند و ما امروز می بینیم تا مقام معظم رهبری یک پیامی می دهد ملت با جان و دل لبیک می گویند و جلودار خط مقدم ولایت پذیری محض هستند و سخنانش به عنوان یک روحانی شاخص و برجسته دنیا را تکان می دهد و این نشان می دهد مردم با روحانیت زاویه ای ندارند و کناره نگرفتند اما مسائلی به صورت ظاهر می بینیم که نه به عنوان بحث مجموعه روحانیت باشد که بخش عمده اش به خود مردم بر می گردد. دنیای ما فضای بزرگی از نظر سیستم ماهواره ها و دنیای مجازی است و گفتگوهای زیاد و نقل و بیانات و حرفهای آن طرف مرزی بعضی خواص را تحت تاثیر قرار می دهد.
مردم همه چیز را به چشم روحانیت می بینند
کشور از ابتدا با روحانیت بود امام آمد و با معنویت خودشان انقلاب را به ثمر رساندند ولی موافق صدر کار بودن روحانیت نبودند. بعد برنامه ای که بنی صدر پیش آورد مقام معظم رهبری به عنوان رییس جمهور انتخاب شدند و به مرور زمان اکثر دولتمردان از جامعه روحانیت نیستند اما خیلی از کارها به نام آنها تمام شد و مردم همه چیز را به چشم روحانیت می بینند در حالی که قصه این نیست و گواه ادعایم اینکه کدامیک از اختلاسهایی که انجام شد روحانی بودند جز آنانی که از خواص و حقوق بگیران نجومی بودند و به نام ذخایر انقلاب به کانادا فرار کردند.
ما جور این لباس پوشیدن و شغل و منصب مان را می کشیم
ائمه جمعه چیزی به عنوان حقوق نداشته و دریافت نمی کنند تنها مبلغ ناچیزی تحت عنوان شهریه ماهیانه به آنها پرداخت می شود که آنهم از دویست هزار تومان شروع که نهایت به ششصدهزار تومان ختم می شود که بر اساس مسافت راه، بدی آب و هوا، صعب العبور بودن بعضی از راهها نزدیک به هشتصد تا نهصد هزار تومان می باشد که شاید برای مردم باورکردنی نباشد اما بنده به عنوان امام جمعه در این بخش هشتصد هزار تومان از شورای سیاستگذاری ائمه جمعه به حسابم واریز می شود ولی گاها مردم فکر می کنند که اینجا معدن و کوهی داریم که همه چیز دست ما هست در حالی که ما جور این لباس پوشیدن و شغل و منصب مان را می کشیم. ما با این لباس در میان مردم غریبیم و وقتی وارد اداره ای می شویم یا در صف می ایستیم متلک بارمان می کنند که آخوندا مگر صف می ایستند؟ اگر نوبت ما شود و طرف هم از قبل ما را می شناخت و تعارفی بکند می گویند آخوندا همه جا پارتی شان کلفت است و مملکت را شما از بین بردید. حتی با زن و بچه اگر بخواهیم جایی برویم به ما می خندند و از راه دور صدای ترانه را بلند می کنند و این بخاطر تبلیغات سوعی هست که از ماهواره ها به آنها داده می شود. من هیچ درآمد دیگری ندارم و با این اقتصاد بد در سخت ترین شرایط زندگی می کنم.
روحانیت هیچ فرقی با مردم ندارد
در زندگی و در خصوص انجام فرائض یا حفظ حجاب بر خانواده سخت گیری نمی کنیم و زنان ما هم مثل همه دختران در جامعه هستند و نسبت به مسئولیت خودشان آگاهند. پیامبر رحمت می فرماید «قُل اَنا بَشَرا مِثلُهُم»من یک بشر مثل شما هستم و با توجه به این حدیث روحانیت هیچ فرقی با مردم ندارد و مانند دیگران هوای نفس، عقل، درک، شعور و گاهی جهل هم دارد.
وضع مردم عادی گاهی به مراتب از ما آخوندا بهتر است
ما ماندیم به کدام طبل بعضی از مردم ساز بزنیم از طرفی اگر سرمان را بالا بگیریم می گویند چه روحانی سر به هوایی، خوب به اطراف و طبیعت نگاه کنیم می گویند چه کنجکاو و چه چشم هیزی دارد، می خواهیم صحبت کنیم می گویند « بیا حاج آقا هم بله مثل همه دیگران» حرف نزنیم می گویند چقدر این آدم بی سواد است اصلا رو ندارد چی جوری آخوند شده
صحبت از اقتصاد و مشکلات کنیم می گویند شما که وضعت خوبه و الحمدالله جامعه دست شماست و ما مردم بدبخت شدیم در حالی که بعضی وقتها وضع مردم عادی به مراتب از آخوندا بهتر است. برای اطمینان بروید زندگی مرا بررسی کنید یک وجب زمین کشاورزی و باغ ندارم و فقط یک قطعه زمین 300 متری را عمویم در روستای پدری به من داد که با هزار بدبختی و قرض و وام بالای ساختمان را ستون زدم و حدود ده سال نیمه کاره رها کردم. ما منتظر ماه رمضان یا محرم هستیم تا سخنرانی کنیم و آخر کار پولی بگیریم یعنی یک بار در سال پنج میلیون کمتر یا بیشتر به ما بدهند که آن هم پی قسط و بدهکاری می رود و اکثر روحانیون هم اسیر وام های با بهره می شوند و فقط روحانیونی که در صدر کار قرار گرفتند و قاضی یا معلمند و رییس عقیدتی سیاسی ارگانی شدند مشکلات کمتری دارند ولی از طرفی می بینیم مسولین ادارات هر ماه کمتر از دو میلیون حقوق نمی گیرند.
نقد پذیرم
نقد خوب است اما نقد کردن و اهانت کردن با هم متفاوت است. هر فردی که در جامعه زندگی می‌کند قابل راهنمایی و نقد است و هیچ‌کس معصوم نیست بنابراین همه ما نیازمند تذکر و راهنمایی مردم هستیم. به خود بنده هر وقت نقدی بوده با کمال میل از آن استقبال کرده‌ام. البته به لطف خدا در این چند ماه نقد خاصی به بنده نبوده و اگر درست باشد باکمال میل آن را می‌پذیرم و اگر هم درست نباشد با فردی که نقد کرده صحبت می‌کنم.
رسانه را به چشم یک ابزار انتقامجویانه نبینیم
یکی از امام جمعه هایی هستم که با رسانه همکاری خوبی دارم و میانه ام با فضای مجازی خوب است و همیشه آنلاینم و پایگاه اینستاگرامی، پایگاه اطلاع رسانی و سایت اختصاصی هم در این زمینه دارم. فضای مجازی یعنی یک فرصت خوب است که از طریق آن حرفها و مشکلات مردم را انعکاس بدهیم اینکه ما رسانه را به چشم یک ابزار انتقامجویانه ببینیم درست نیست و در شان کسی هم نیست که اینگونه عمل کند پس خوب است در راستای حقیقت و منافع ملی و مشترک مردم کار شود تا مسئولین که در گذشته دسترسی آسان به مردم نداشتند از رسانه
به عنوان بهترین وسیله برای برقراری ارتباط
و رفع مشکل جامعه استفاده کنند.
دغدغه
طبیعی است هر امام جمعه ای که وارد منطقه ای می شود عده ای تلاش دارند به او نزدیک و چنین القاء کنند که امام جمعه با ایماء و اشاره آنان حرکات و سکنات خود را تنظیم می کند و امیال و اظهار نظر آنان خواست و دیگاه امام جمعه می باشد اما بنده در همان جلسات اول به این دوستان تاکید داشتم که بنده وامدار هیچ فرد و گروهی خاصی نیستم و نگاه بنده به افراد نگاه فراجناحی است لذا یکی از دغدغه هایم تشکیلات دفتری با نیروی انسانی و مشورتی است که در بخش لاریجان هنوز به این نرسیدم.
مسئولین مقصر سرخوردگی جوانانند
جوانان و نوجوانان سرمایه های هر مملکت و آیینی به حساب می آیند، آینده و بقای حکومت و ادیان به دست نوجوانان و جوانان جامعه خواهد بود و این امری است اجتناب ناپذیر، به همین دلیل جامعه ای می تواند به سمت موفقیت پیش برود که برای تربیت و پرورش نوجوانان و جوانان خود برنامه های جدید و کارآمدی داشته باشد. دشمنان هر مذهب و جامعه نیز دقیقا به این نکته توجه داشته و سعی می کنند در این زمینه تخریبات لازم را انجام دهند بنابراین تمام تلاش خود را برای دور نگه داشتن آنان از فرهنگ ناب و اصیل آن کشور به کار می برند و اگر امروز جوانی را می بینیم خدای ناکرده به خلاف می رود مقصر نیست بلکه برخی ها زمینه را برایش مساعد کردند و اگر اینها بد شوند مسئولین ما مقصرند.
اتحادیه تعاونی دامداران نوپاست، انتظار معجزه نداشته باشید
در بحث کوهستان لاریجان می تواند غنی ترین منابع دامی را داشته باشد ولی دامداران همچنان مشکل دارند و اتحادیه تعاونی دامداران نمی تواند حتی سبوس و خوراک دام را تهیه و در اختیار آنان قرار دهد که این موضوع را بارها دامداران با حضور در دفتر بنده بیان کردند و ما هم در جلسه جهاد کشاورزی پایین لاریجان با حضور مسئولین ذیربط استانی، شهرستانی و بخش مطرح کردیم که دامدار ما حمایت نشد و نمی شود و از اتحادیه تعاونی دامداران که نوپاست و هنوز هیچ مکان خوبی ندارد و هشتصد عضو دارد انتظار معجزه نداشته باشید.
بیماری وی اِچ اِس در ماهی ها مشاهده نشد
به بهانه مشکل بهداشت و مشاهده ویروس در هشت ماه قبل، جلوی فعالیتهای تولیدگردان را گرفتند و در بحث مزرعه تولید ماهی اکثر حوض هایی که بایستی در آن آب ریخته می شد و ماهی ها در آن تولید و تکثیر می شدند عملا خالی و دو دهنه ورودی آب وجود دارد و اکثر پرورش دهندگان ماهی شاکی از اینکه دامپزشکی استان به بهانه ویروس «وی اِچ اِس» که هیچ رابطه ای بین این بیماری و انسان و حیوان وجود ندارد مزارع را پلمپ کردند در صورتی
که چند نوع ماهی را جهت بررسی بیشتر به آزمایشگاههای معتبر فرستادیم که پس از آزمایش های مختلف اعلام کردند هیچگونه بیماری حتی « وی اِچ اِس» وجود ندارد چون اگر وجود داشته باشد در دمای پایین زمستان نصف ماهی ها باید تلف می شدند در حالی که نه تنها نمردند بلکه بیشتر هم شدند.
به جای حل مساله صورت مساله را پاک می کنند
بعضی از تولیدکنندگان ماهی می گفتند گروه دامپزشک وقتی از نمونه های مشکوک تست گرفتند نتیجه منفی نداشت و از همان نوع سفارش کباب دادند و بعد صرف غذا گفتند عالی بود ولی ما ماموریم و معذور نتیجه این حرف با کدام عقل جور در می آید از کجا معلوم تخم های وارداتی ماهی پرورشی چین، دانمارک و نروژ آلوده به ویروس نباشند که بر اساس مشاهده ویروس در چند ماه گذشته به صاحبان
پرورش ماهی بخش لاریجان اولتیماتوم می دهند تا در سریعترین فرصت مکان مربوطه را پلمپ کنند که با این عمل یک منبع غنی تولید ماهی را از بین می برند و نان سفره بسیاری از خانواده ها نیز بریده می شود. حرفم با دامپزشکان این است خوب شد که شما پزشک انسانها نشدید که در این صورت حکم اعدام شان را صادر می کردید که در این زمینه نه تنها راه حل درستی ندادید بلکه سلامت ماهی ها
را نیز تایید کردید و همیشه فقط بلدید پلمپ کنید و به جای حل مساله صورت مساله را پاک می کنند.
می خواهند وانمود کنند نظام ناکارامد است
با توجه به قرائن و شواهد موجود احساس می کنم یا خبره ای در کار نیست یا عمدا و عملا کارهایی می کنند که مردم را نسبت به بعضی از حقایق انقلاب بدبین و وانمود کنند که نظام ناکارامد است و مهندسینش بلد کار نیستند. سوال اینجاست
مسئله رسیدگی به امور ماهی و صیادان به عهده شیلات است ولی این وسط دامپزشکی چه نقشی دارد خدا می داند و وقتی همین بحث ها
را با دوستان پرورش دهنده ماهی مطرح کردیم گفتند اتفاقا شیلاتی ها هم از این موضوع ناراحتند و این قابل قبول نیست.

اشتراک گذاری این مطلب در :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در ادامه بخوانید ....

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری این مطلب در :

گفتگوی اختصاصی صبح آمل با خانم مهندس سمانه هندویی معاونت مالی و اداری شرکت های گروه هندویی و عضو هیئت امنای شهرک شهدای تشبندان محمودآباد: واقعیت این است که در دنیای امروز ‌ صدای مردان چنان بلند شده است که گاهی، شاید برای ایجاد تعادل، باید از مردها خواست تا کمی سکوت کنند تا صدای زنان موفق دنیا بهتر شنیده شود