Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/sobheamo/public_html/wp-content/plugins/elementor-pro/modules/dynamic-tags/tags/post-featured-image.php on line 36

Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/sobheamo/public_html/wp-content/plugins/elementor-pro/modules/dynamic-tags/tags/post-featured-image.php on line 36

Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/sobheamo/public_html/wp-content/plugins/elementor-pro/modules/dynamic-tags/tags/post-featured-image.php on line 36

Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/sobheamo/public_html/wp-content/plugins/elementor-pro/modules/dynamic-tags/tags/post-featured-image.php on line 36

Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/sobheamo/public_html/wp-content/plugins/elementor-pro/modules/dynamic-tags/tags/post-featured-image.php on line 36

در پی اتفاقات تلخ کوچه مسجد: کوچه پس کوچه های محمودآباد از بوی فاضلاب تا بوی مرگ

مهدی عبدالله زاده:

اتفاقی که صبح آمل از آن گزارش  می دهد، مشکل یک روز و یک سال نیست و ساکنین منطقه ای از محمودآباد در طی چندین دهه  شاهد یکسری اتفاقات تلخ و تکراری بودند که به هر دری که زدند بسته بود، شفاف تر بگویم، بسته نبود پشت گوش انداختن و نادیده گرفتن دغدغه های مردم توسط مسئولین ذی ربط بود که در غیر آن، نزدیک به دو الی سه دهه این مشکلات حل می شد.

h010-1وقتی ایستگاه آمل در محموداباد پیاده شدم و سراغ کوچه مسجد را گرفتم، همه می گفتند کمی پایین تر، دست چپ، یعنی این کوچه با همه مشکلاتش در وسط شهر محمودآباد قرار دارد، ارام آرام خیابان هارا طی می کردم و عدم توجه مسئولین به زیباسازی کوچه ها خیلی تو ذوق می زد، وقتی رسیدم نخستین نکته ای که در این کوچه توجهم را جلب کرد، رودخانه ی کثیفی بود که انگار تابحال اقدامی برای لایروبی آن نکردند.

قبل از رفتن، با یکی از همسایه ها در خصوص کوچه هماهنگ کرده بودم اما وقتی رسیدم چندین نفر منتظر من و صحبت و درد و دل در خصوص قصه پر غصه خود بودند، لحظه به لحظه نیز بر تعداد آنها افزوده می شد و هرکدام زیر لب و با صدایی نارسا انتقاد خود را با درد می گفت. یکی از مادر گریانی گفت که دیگر پاره تنش را در آغوش ندارد و روزگارشان سیاه شده و دیگری از شورای شهر و شهرداری که فکر مردم و مشکلات مربوط به انها نیستند.

یکی از همسایه ها که از ناراحتی در صورتش می توان فهمید حرف های بسیاری دارد، پیش قدم شد و سفره دلش را باز کرد: نزدیک به 31 سال است که همسایگان ما در این کوچه با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند و از شهرداری تا فرمانداری و شورای شهر، جایی نبود که نرفته و حرفی نزده باشیم اما دردی دوا نشد

وقتی در خصوص اینکه آیا اتفاق تلخی در این کوچه افتاده پرسیدم، اینگونه جواب داد: چند سال پیش بود که فرزند کوچک و 8 ساله یکی از همسایه ها در درون این رودخانه افتاد و غرق شد که در صورت رسیدگی مسئولین به آن در همان زمان، کار به اتفاقات بعد آن نمی کشید

البته در همان لحظه یکی از همسایه ها به این موضوع اشاره کرد که چندین ماشین و یک تیلر نیز در این رودخانه افتاده و این موضوع تازه ای نبوده و نیست.

هر چه می گذشت ناراحتی در نهان صورت همسایگان بیشتر می شد؛ حق هم دارند، برای هیچکس اتفاقات تلخ لبخند نخواهد آورد، معتقدند درد دارد که شهرداری به جای اینکه به فکر حل مشکلات مردم باشد، به این کوچه می آید و نهالی که ما برای سرسبزی منطقه زندگی خود کاشته ایم را می برند، مشکلات مارا می بینند و ککشان نمی گزد.

h010-2شخص دیگری پیش قدم می شود و حرفش را اینگونه آغاز می کند: تابستان که می آید غصه ما شروع می شود؛ بخاطر بوی بدی که از این محیط می آید، باید تمام در و پنجره را ببندیم و گاهی مجبوریم مدتی این مکان را ترک کنیم.

این شهروند محمودآبادی تصریح کرد که  حتی اگر بتوان بوی بد را نادیده گرفت به دلیل وجود فاضلاب، موش ها در این منطقه، حیاط و محل زندگی ما پرسه می زنند که این خود منشا بیماری است.

در ادامه از صحبت های همسایگان این برداشت می توان کرد که امنیت جانی نیز در این کوچه وجود ندارد و به دلیل عدم نصب چراغ عابر ، امکان حمله در ساعات آخر شب وجود دارد که جای تاسف دارد که ساکنین این محل از ساده ترین امکانات شهری نیز برخوردار نیستند

نکته دیگر ریخته شدن فاضلاب مسجد به این رودخانه است که صحبت های همسایگان حومه رودخانه با هییت امنا مسجد کارساز نبود و این مشکل نیز به دغدغه های آنها اضافه شد.

یکی از همسایه ها مارا به سمت نرده های نصب شده توسط شهرداری برد و انها رابا کمترین فشار دست تکان داد و گفت: نرده های نصب شده توسط پیمانکار شهرداری استحکام لازم را ندارد به گونه ای که اگر شما به آن تکیه دهید به داخل رودخانه خواهید افتاد. این شهروند ادامه داد: وقتی دلیل عدم استحکام را از پیمانکار پرسیدم گفت” پول نمیدن آقا، همینقدرم از جیب خودمون هزینه کردیم و شهرداری یک قرون بابت این کار به من نداده، دیگه ندارم!”

دیگر شهروند محمودآبادی به نکته جالبی اشاره کرد:شهرداری بابت رنگ آمیزی دیوار از رنگ هایی استفاده کرده که چندین سال در انبار مانده بود که با یک باران رنگ ها پاک شد که نشان از کیفیت پایین رنگ ها بود.

h010-3یکی از همسایه ها حرف هایی در خصوص روز 13 به در و یک حادثه تلخ داشت: ساعت 8 شب بود که تازه از سیزده بدر برگشته بودیم که صدای جیغ و فریاد حواس مارا سمت خودروی تیبایی برد که درون رودخانه افتاده بود.این شهروند در خصوص خسارات وارده به سرنشینان گفت: سرنشینان را از ماشین خارج کردیم که راننده به علت فشار وارد دچار کمر درد شدید شد  و دست دختری نیز شکست

حرف هایش را به بازاری که در حومه این رودخانه قرار دارد بسط داد و گفت: در اطراف این کوچه بازاری قرار دارد که دستفروشان زباله های خود را در این رودخانه رها می کنند که هیچ نظارتی در این خصوص وجود ندارد.

این شهروند محمودابادی در خصوص پارک ماشین ها در کوچه پس کوچه های این منطقه اینگونه گفت : وقتی در محموداباد هیچ پارکینگی وجود ندارد، باید هم شخص ماشینش را در اینجا پارک کند و به امور خود برسد

اشتراک گذاری این مطلب در :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در ادامه بخوانید ....

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری این مطلب در :

گفتگوی اختصاصی صبح آمل با خانم مهندس سمانه هندویی معاونت مالی و اداری شرکت های گروه هندویی و عضو هیئت امنای شهرک شهدای تشبندان محمودآباد: واقعیت این است که در دنیای امروز ‌ صدای مردان چنان بلند شده است که گاهی، شاید برای ایجاد تعادل، باید از مردها خواست تا کمی سکوت کنند تا صدای زنان موفق دنیا بهتر شنیده شود