شنیده بودم که جمعی از اصلاح طلبان آملی برای ترقی و تعالی شهر آمل و در راستای احقاق حقوق مردم در اعتراض به نحوه عملکرد دکتر یوسفیان نامه ای نوشتند و تصورم بر این بود که حتما دکتر یوسفیان در کنار خدمات شایانش اشتباهاتی داشته که امثال بنده از آن بی اطلاعیم که همشهریانی که عنوان اصلاح طلب را با خود داشتند وادار به نوشتن چنین نامهای شدند امروز با تهیه هفتهنامه آنرا دقیق مطالعه نمودم لذا ضمن احترام به بزرگان اصلاح طلب واقعی شهرم که به ادب و دغدغه آنان برای آبادانی شهرم اطمینان دارم، صلاح دانستم تا پاسخی حداقلی به آن بدهم.
بنده بعید می دانم که اصلاح طلبان فرهیخته شهرم که اکثریت آنها را میشناسم نسبت به نماینده شهرشان که پس از حدود یک قرن داشتن نماینده در مجلس از اولین آنها که احمدخان شریعت زاده بوده تا زمان حال توانسته فقط در طی چند سال امیدها و آرزوهای دست نیافتنی مردم شهرش را محقق نماید به حدی که مورد رشک و حسادت مردم شهرهای همجوار قرار گرفتم چنین برداشتی داشته باشند و خیلی از عزیزان اصلاح طلب در دفاع از دکتر یوسفیان از حقیر هم جدی تر بوده و هستند که اگر غیر از این بود پاسخی مجزا و پر محتوا را می طلبید.
برادران دلسوز تر از من ، برادران اصلاح طلب تر از من، آیا واقعا باور دارید که آمدن برادر اصلاح طلب و دوست خوبم به فرمانداری به جای هر کسی قرار بوده و هست که شهرمان را دگرگون نماید؟ که چنین برشتافتید؟ آیا اگر همه اعضای فرمانداری را برادران عاشق خدمت اصلاح طلبم در اختیار بگیرند فکر می کنید حتی تا ده سال تغییری مشهود در زندگی من و تو در شهر شاهد خواهیم بود؟
دوستان داغ تر از من مسئولین آمل با هر گرایشی اگر پشتیبانی نماینده قدرتمند پاک و پر تلاشی چون یوسفیان را با خود نداشته باشند، میتوانند تغییری مثبت ایجاد نمایند؟ آیا از رئیس اداره گاز آمل پرسیدید که بودجه کل استان چقدر بود و بودجه آمل چقدر؟ آیا پرسیدید هزینه پروژه گازرسانی دشت سر را چگونه تهیه نمودند؟ به هیچ وجه هم صلاح نیست که روسای ادارات پرتلاش و خوبمان همه مسائل را علنی کنند که باعث حساس شدن مردم شهرهای همجوار خواهد شد.
مردم آمل همگام با کشور، با رای قاطع خود موجب پیروزی دکتر روحانی شدند و بنده هم به طور رسمی و علنی مبلغ دکتر روحانی بوده که سران اصلاح طلب خوب شهرم هم در جریان هستند، همه ما با رای قاطع به تفکر حاکم بر دولت گذشته،نه گفتیم و این چه ربطی به طلبکاری شما و بدهکاری یوسفیان و امثال بنده دارد؟
دوستان خوبم کاری نکنیم که افراط و تفریط و زیاده خواهی مثل خوره به جان دست آوردهای گرانقدرمان بیفتد شما در طی هشت سال دولت نهم و دهم کجا دیدید و یا شنیدید و یا خواندید که دکتر یوسفیان برای بقای آنها سینه چاک بودند و یا کشتی شکسته آنها را تعمیر و به ساحل نجات رساندند و یا جمله ای و مطلبی را در حمایت آنها داشتند و یا در مسیر اصلاحات و اصلاح طلبی سنگ اندازی نمودند .
آیا واقعا آگاهی ندارید دکتر یوسفیان با درک درست و با شناخت کامل از اوضاع اجتماعی و اقتصادی در طی این دوازده سال بدور از همه جناح بندیها و سیاسی کاریبا توان بالای حقوقی و با استفاده از هم توانش فقط و فقط به فکر آبادانی شهرش بوده و بس ؟ آیا شک دارید که ایشان از دوازده سال پیش اعتدال را کاملا مراعات کرده و معیار انتخاب و دفاع ایشان تلاش در مسیر عزت و سربلندی آمل بوده و بس ؟ آیا جز این است که در طی هر سه دوره ایشان با تلاش فرهیختگان و اصلاح طلبان و دلسوزان و فرهنگیان آملی توانسته اند در مجلس حضور یابد؟ و آیا تصور میکنید که در طی این سه دوره اگر مردم با ضد انقلاب و یا کسانی که انتخابات را تحریم نمودند همراهی مینمودند و ایشان رای نمی آورد اوضاع خود شما در این شهر چگونه می بود؟
عزیزان من امثال بنده فقط و فقط به خاطر مانع شهرمان به ایشان رای دادیم بدون هیچ چشمداشتی چون بهتر از ایشان یا اجازه حضور پیدا نکردند و یا نبودند و امروز هم اگر سزاوارتر از ایشان برای شهرمان مطرح شود لحظهای درنگ نکرده و منافع جناحی و حزبی و شخصی ، قدرت مقابله با وجدانمان را نخواهند داشت.
دوستان نویسنده نامه سرگشاده واقعا نمی دانید جاده هراز از زمان روی کار آمدن دکتر یوسفیان دارای ردیف بودجه شده و هر موقع شب و روز عبور کنید صدها نفر را مشغول کار می بینید؟ آن همه پل و تونل در دست احداث را نمی بینید دوبانده شدن دوم سوم آنرا درک نمی کنید؟ به حداقل رسیدن ترافیک در اکثر روزها را نمی بینید ؟ رسیدن آمار تصادفات به یک پنجم را متوجه نمی شوید؟ جالبه یا عینک شما مربوط به خیلی گذشته هست یا در مسیر رفت آمد کاملا در خوابید و یا خود را بخواب زدید.
جالبه و خنده دار که دوستانم برای مقابله با دکتر یوسفیان ریزش کوه را هم مطرح نمودند که صدها نفر در همان محل ریزش مشغول کار بودند و برای تعریض جاده آن هم به شدت و آنقدر در دل کوه راکندند که صبر کوه هم به سر آمده و برای راحتی کار ، یک باره فروریخت که با دقت وآگاهی مهندسان خوبمان بدون کوچکترین آسیبی به کسی امروزه صدها نفر با بیشترین امکانات در آن مشغول به کار هستند و این ریزش با چه پشتوانه علمی و تخصصی در نامه سرگشاده دوستان جای گرفت را نمی دانم !
واقعا نمی دانم آیا دوستانم نمی دانند که در آن وانفسای بودجه ای سالهای 87 تا 92 دکتر یوسفیان نگذاشتند هیچ یک از پروژههای آمل تعطیل شود؟ حق دارند ندانند چون خیلی از شیوهها و راهکارهای ایشان برای دست رسی به بودجه را نمیشود بطور علنی و رسمی مطرح کرد به عنوان مثال چند ده میلیارد تومان از سهام نیروگاه برق و پروژههای دکتر یوسفیان و یا آب رودخانه …
آنقدر عینک بدبینی بر چشمانمان قرار داده ایم که نه می دانیم یا نمیخواهیم بدانیم که زمین بیمارستان دوراهی امام زاده عبدالله (ع) بعد از بیست سال قرار بود تحویل دانشگاه شمال شود برای پارکینگ و امروز برای افتتاح آن نیاز به 500 نیروی کار دارد. اگر عوام ندانند و سوال کنند بجاست ولی شما که خواص هستید چرا؟!
نویسندگان نامه سرگشاده کار را بدانجا رساندند که به نماینده حقوقدان شهرمان الفبای مراعات قانون و تفاوت مقننه و مجریه را یادآوری کرده و آموزش می دهند و بنده شک ندارم که به حرفشان باور نداشته و از روی اجبار … اعتدال و میانه روی دکتر یوسفیان را اینگونه ساده انگارانه زیر سوال می برند.
دوستان نماینده ای که برای شهرش آرزوهای بلند داشته و دارد نماینده ای که آبرو و حیثیت خویش را در طبق اخلاص برای شهرش گذاشته نماینده ای که برای شهرش احداث فرودگاه ، راه آهن و منطقه آزاد تجاری را در نظر دارد نباید نسبت به انتخاب مسئولین شهرش حساس باشد، نباید برای ادامه کار و بهبود روند تحقق آرزوهای مردم شهرش مسئولیتی همراه و همگام در نظر داشته باشد و اگر همراه نباشند و شهر درگیر مسائل جناحی نه بلکه بازیهای جناحی قرار گیرد هر یک از مسئولین برای بقای خود و در تعامل با مقامات ساز خودش را بزند چه بر سر شهر و بودجه و پروژههایش خواهد آمد.
واقعا متاسفم که بیم و امیدم از به حراج درآمدن آرای مردم توسط سودجویان و فرصت طلبان و امیدم به تداوم نمایندگی دکتر یوسفیان جهت تکمیل پروژههای عظیم نه توسط کم سوادان و یا قدرت طلبان بدون چراغ بلکه توسط کسانی که داعیه اصلاح طلبی دارند یا کسانی که مدعی اند باید با سعه صدر مشکلات عدیده شهر را اصلاح نمایند دچار خدشه می شود آنهم نه بخاطر کم کاری نماینده نه بخاطر اینکه در دریافت بودجه کوتاهی کرده و نه بخاطر اینکه از کم کاری مسئولین شهر چشم پوشی نموده بلکه بخاطر اینکه چرا در انتخاب مسئولین شهر حساس بوده و دخالت می نمایدو متاسفم که به این باور نرسیدهاند که اگر او احساس مسئولیت نکند پس چه کسی و اگر او حساس نباشد چه کسی؟ و اگر او دخالت نمی کرد پس چه کسی دخالت کند؟ و آیا دخالتهای او نبود آیا آمل شهر ویژه میشد؟ و اگر دخالت نمی کرد می توانستیم در آمل چنین پروژههای عظیمی داشته باشند.
اصلاح طلبان دلسوز آیا دکتر روحانی که در کابینه اش به هر دلیلی که شما بهتر از من می دانید مجبور به استفاده از وزرایی اصول گرا و محافظه کار آنهم با تابلو می باشد به آرای مردم خیانت کرده است؟ آیا توقع دکتر یوسفیان برای همراهی و همدلی مسئولین شهر با ایشان خواستهی نابجاییست که شما اعلام می دارید او به مصادره ی آرای مردم پرداخته است. لذا تمنا دارم تا برای تعالی شهرمان دست از سر نماینده بردارین و با همراهی ایشان وزنه سیاسی و اجتماعی جریان بحق اصلاح طلبی را هرچه بیشتر سنگین تر نموده و با تندروی های خود و با تلاش برای پیدا کردن موی سفید از ماست کاری نکنید پشیمانی به سراغ همه ما بیاید و بعدها بشینیم و برسرمان بزنیم که چرا تند رفتیم و کاری نکنیم که آن تفکر کذایی گذشته با یک وعده عوام فریبانه بازهم دمار از روزگارمان در آورد.
در آخر اینکه دکتر یوسفیان با اینکه در حضورشان بارها و بارها از اصلاحات و اصلاح طلبی و رای به عارف و روحانی صحبت به میان می آمد حتی یکبار هم نشده توصیه ای خاص داشته و همه دوستانش را در انتخابات آزاد گذاشته بودند حال چه شد که شما شدید طلایه داران و میراث خواران انتخابات 92 و دکتر یوسفیان شده بر باد ده دستاوردهای آن؟
توضیح بیش از این را به صلاح نمی دانم و از بزرگان اصلاح طلب آملی که هم من و هم آنها همدیگر را خوب میشناسیم می خواهیم تا برای پیشبرد اهداف اصلاح طلبی در شهرمان و منافع مردم شهر که به اعتدال رای دادند با حرکات تندروانه برخی از دوستانشان به گونه ای مقابله کنند که بازهم انتخابات آینده همه ما که مدعی اصلاح طلبی هستیم مجبور نباشیم کاندیدایی اصول اصلاح طلبی خویش را رها و به کاندیدای اعتدال رای دهیم و باور کنیم که نظام پارلمانی و دولت ما متاسفانه حزبی نبوده و آمل هم ونکوور و استکهلم و اسلو و حتی تهران نیست اینجا آمل هست ویژگیهای خاص فرهنگی ، اجتماعی، قومی و طایفه گی و به قول سعدی اگر درست نوشته باشم
به چشم خویش دیدم در بیابان که آهسته سبق برد از شتابان
سمند تیزپای از تک فروماند شتربان همچنان آهسته می راند
